.
اطلاعات کاربری
درباره ما
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت


فوتبال با استفاده از لنز زوم تله (می گویند 300 میلی متر) می تواند چیزی باشد که در سطح محلی عکاسی کنید. همچنین ممکن است یک بازی حرفه ای را در یک استادیوم بزرگ با لنز قدرتمند 800 میلی متر بپوشانید. با فوتبال ، بعضی اوقات می توان اقدامات زیادی انجام داد ، در حالی که در مواقع دیگر به نظر نمی رسد خیلی ادامه داشته باشد. قادر به درک اینکه چه زمانی این اقدام رخ خواهد داد ، برای گرفتن عکس های هیجان انگیز در فوتبال ضروری است. که در این قسمت از سایت نکاتی راجب عکاسی از فوتبال برای شما اماده کرده ایم ..

با ما همراه باشید .

1.تمرکز روی جمعیت


جمعیت فوتبال معمولاً دسته ای از روحیه هستند. اگر در مسابقات فوتبال در اروپا یا آمریکای جنوبی حضور دارید ، از لباس و آگهی های رنگارنگ آماده شوید. شما می توانید از لنزهای با زاویه دید 17 میلیمتر - 40 میلی متر برای گرفتن تعداد زیادی از مردم استفاده کنید ، اگرچه داشتن لنز زوم تله برای انتخاب جزئیات دقیق تر بسیار جالب است. به عنوان مثال تصویری از بنر که می خواند "GOAL" ، فوتبال را فریاد می زند. به عنوان یک پیشنهاد ، منتظر باشید که اتفاقی در زمین رخ دهد اما به جای بازیکنان ، از واکنش هواداران در جمع عکس بگیرید. هنگامی که عمل اتفاق می افتد آن احساسات را ضبط کنید!/ عکاسی از فوتبال /

2. در موقعیت قرار بگیرید

در حالت ایده آل ، هنگام عکاسی از فوتبال سعی کنید در کنار زمین در یک سطح پایین تر بنشینید تا بیشتر از سر و پشت بازیکنان مشاهده کنید. یک مکان جالب برای نشستن پشت دروازه بان است. اگرچه ممکن است تمام مدت عملی نباشد ، می توانید بزرگنمایی کرده و منتظر لحظه هایی باشید که توپ نزدیک می شود. حالت فوکوس لنز را روی AF (فوکوس خودکار) تنظیم کنید و حالت فوکوس مداوم را انتخاب کنید تا به طور خودکار لنزها را روی دستگاه پخش کننده مجدداً متمرکز کنید.

3.بازیکنان مجرد

 


لنز زوم تله برای عکسبرداری از پرتره از بازیکنان جداگانه ضروری است - شما حداقل یک لنز 300 میلی متری می خواهید. ممکن است بخواهید در یک تمرین محلی برای یک تیم محلی شرکت کنید و روی بازیکنانی که در حال تمرین ترفندهای توپ یا مهارتهای ویژه هستند ، تمرکز کنید. از بزرگترین دیافراگم ممکن (f / 2.8-f / 4) و سرعت شاتر 1 / 1000th ثانیه استفاده کنید تا عمل را منجمد کنید به خصوص وقتی توپ در هوا باشد. در یک زمینه تمرین می توانید از سه پایه یا مونوپود برای ثبات بیشتر استفاده کنید./ عکاسی ورزشی /

4.توپ را دنبال کنید

 

اگر در وسط میدان هستید ، می توانید در حین بازی لحظات را ضبط کنید. فقط یک توپ فوتبال در بازی وجود دارد ، بنابراین زوم کردن توپ و سپس دنبال کردن آن با دوربین خود بهترین شرط بندی برای یک تصویر اکشن است. حالت فوکوس را روی فوکوس مداوم (AI Servo AF Canon / AF-C Nikon) تنظیم کنید تا لنزها بطور مداوم بتوانند تمرکز خود را روی بازیکن فوتبال در حال حرکت حفظ کنند. برای چندین عکس از حالت عکسبرداری مداوم استفاده کنید و دکمه شاتر را تا زمانی که می خواهید نگه دارید. هنگام استفاده از عکسبرداری مداوم برای عکس های فوتبالی ، از دیافراگم بزرگ به عنوان امکان پذیر برای پس زمینه تار استفاده کنید تا بتوانید بازیکن خاص فوتبال مورد نظر خود را جدا کنید و تلاش های او را بدست آورید./ نکات عکاسی از فوتبال /

5.هنگام عکاسی ورزشی عمل را ثبت کنید

 

گهگاه بازیکنان فوتبال بالا خواهد پرش به ضربه توپ با سر (شناخته شده به عنوان یک ضربه) یا تحریک طرفداران با دراماتیک "ضربه ی قیچی" که در آن توپ می شود به عقب بر سر خود بازیکن لگد. با نگه داشتن سرعت دیافراگم در 1/1000 ثانیه ، از خطرات هر گونه تاری جلوگیری می کنید. تا آنجا که می توانید بزرگنمایی کنید و از تمرکز مداوم استفاده کنید. شما باید با فشار دادن دکمه در نیمه راه ، آن را از پیش تنظیم کنید ، سپس در بهترین حالت ممکن عکس را بگیرید. اگر وسیع ترین دیافراگم سرعت شاتر مورد نظر را به شما نمی دهد ، از افزایش ISO نترسید.

6.عکس های گروه بزرگ بگیرید

 

قبل از مسابقه فوتبال (یا تمرین) ، می خواهید یک گروه از بازیکنان و مربی بگیرید. یک راه برای انجام این کار ، قرار دادن آنها در دو ردیف - یک ایستاده ، یکی زانو زدن - به منظور مشاهده درست همه است. سپس به عنوان مثال از لنز 35 میلی متری استفاده کنید تا مطمئن شوید که به اندازه کافی نزدیک هستید تا چهره همه را ببینید و تحریف محدود داشته باشید. شاتر را در هر نقطه بین 1/250 تا 1 / 500th ثانیه تنظیم کنید و دیافراگم را بر روی f / 4 یا f / 5.6 برای تصویر تیز با عمق کم عمق میدان تنظیم کنید. / عکاسی ورزشی /

اطلاعات اضافی در عکاسی از فوتبال

 

فوتبال بازی پرشور و پرشور است و حتی در لحظات کند آن ، همیشه چیزی برای عکس گرفتن وجود دارد. هنوز داور را فراموش نکنید! در فوتبال ، داور کسی است که مجازات را برای هرگونه خطا در نظر می گیرد ، بنابراین انتظار دارد بازیکنان برخی از سخنان عصبانی را از راه خود راهنمایی کنند! اگر هوا خیس و تاریک است (فوتبال اغلب در تاریک ترین شرایط بازی می شود) ، ISO را افزایش دهید. هرچند با سرعت ISO محتاط باشید ، زیرا تنظیم زیاد 1600 ممکن است باعث ایجاد سر و صدا یا دانه شود. بعضی اوقات "اشتباهات" می توانند شگفتی های دلپذیر به ارمغان بیاورند ، زیرا یک عکس غلیظ در هنگام ترکیب با قطرات باران می تواند چشمگیر به نظر برسد.

تنظیمات پیشنهادی

 

اگر می خواهید عمل را مسدود کنید ، اطمینان حاصل کنید که از سرعت شاتر سریع استفاده می کنید تا از هیچ گونه تاری جلوگیری شود. هیچ چیز بدتر از بزرگنمایی و دیدن تاری مبهم در لبه های موضوع اصلی نیست. از ISO 100 تا 800 برای بهترین نتیجه استفاده کنید ، و می توانید ISO را در 1600 یا بالاتر تنظیم کنید اما باید نویز دیجیتال را در نظر بگیرید. اگر می خواهید حرکتی را ضبط کنید یا در حال تعقیب دستگاه پخش هستید ، پس از آن سرعت شاتر 1/60 ثانیه را انتخاب کنید و بسته به نحوه ظاهر تصویر در صفحه پخش خود ، سرعت شاتر را افزایش یا کاهش دهید. برای رسیدن به نتایج بهینه - دیافراگم را بین f / 4 تا f / 5.6 نگه دارید - از عمق نسبتاً خوبی در زمینه و همچنین اجازه نور کافی برخوردار هستید تا بیشترین انعطاف پذیری را با طیف وسیعی از سرعت شاتر داشته باشید./ عکاسی از فوتبال /

تجهیزات پیشنهادی

 

لنز تله فوتو بسیار توصیه می شود. یکی از حداقل 300 میلی متر را در نظر بگیرید و بزرگنمایی را در نظر بگیرید ، زیرا زمینه بزرگ است. مسابقات فوتبال 90+ دقیقه فقط با یک استراحت طول می کشد ، بنابراین باتری ها و کارت های حافظه کافی را مصرف کنید. ممکن است بخواهید یک extender یا teleconverter را در نظر بگیرید. این یک دستگاه لنز نصب شده است که معمولاً فاصله کانونی لنزها را افزایش می دهد. یک teleconverter به شما امکان می دهد تا با هزینه روشنایی ، به عمل بسیار نزدیک شوید - یک انتقال دهنده 2X 2 لنز را دو برابر می کند ، بلکه باعث کاهش روشنایی در نیمه می شود. یک مونوپود مفید است اما همیشه در ورزشگاه ها مجاز نیست. استفاده از مونوپود در صورتی که پیش از موعد اجازه استفاده از آن را درخواست کرده اید نباید مشکلی ایجاد کند.

نتیجه

عکاسی از فوتبال می تواند دوره های کندی را درگیر کند که با سرعت ، انفجار عمل و احساسات درگیر می شوند. برای اطمینان از آماده بودن این عمل ، می خواهید دوربین خود را با دیافراگم بالاتر (مثلاً 1/800 یا 1/1000) تنظیم کنید تا عمل را در افت یک سکه ضبط کنید. برای نگه داشتن عمق میدان به اندازه کافی کم عمق برای تمرکز بر روی عملکرد ، دیافراگم خود را بر روی f / 3.5 یا f / 4 تنظیم کنید ... به این ترتیب می توانید به طور موثر با بازی تشت بزنید و بازیکنان فوتبالی را در عمل ضبط کنید. شما وسوسه می شوید که ISO خود را با سرعت سریع تر شاتر افزایش دهید ، اما نیازی نیست که بیش از 400 بروید زیرا سر و صدای دیجیتال بیش از حد آشکار است ، و هر تصویری که بعد از آن دارید می توانید با 1/1000 ضبط کنید. باتری و کارت حافظه اضافی را وارد کنید و در صورت امکان از یک لپ تاپ استفاده کنید زیرا حداقل از لنز 300 میلی متری استفاده خواهید کرد.

 

 

منبع : cameramarkazi.com



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : جمعه 4 مهر 1399
.

 

به یکی از مهم ترین آموزش های عکاسی سایت لنزک خوش آمدید. آیا تا کنون برایتان این سوال پیش آمده که نحوه یا طرز کار اصلی دوربین عکاسی چیست؟ پس پردازش یا ویرایش عکس چیست؟ در این مقاله پاسخ را خواهید یافت. عکاسی یک فرایند دو بخشی است. ۱- ثبت نور توسط دوربین و ۲- شکل دادن به آن نور ثبت شده یا کامل کردن عکس در کامپیوتر. در این آموزش شما را با مُد های نوردهی مختلف دوربین عکاسی و روند ثبت عکس آشنا می کنیم. در مورد هیستوگرام و تنظیم رنگ عکس ها صحبت می کنیم. تنظیمات تراز سفیدی را آموزش داده و تنظیم تُن ها در پس پردازش با اسلایدر های نرم افزاری مثل Adobe Camera Raw را بررسی خواهیم کرد. از تنظیم سه راس مثلث نوردهی: دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو با مد های عکاسی شروع کرده و در مرحله ادیت عکس یا پس پردازش روی فایل RAW کار و آن را تکمیل می کنیم. مطالعه این آموزش عکاسی را به شما عزیزان توصیه می کنیم و امیدواریم چه مبتدی و چه حرفه ای هستید نکات تازه ای بیاموزید.

 

بسیاری از مردم فکر می کنند که عکاسی در داخل دوربین صورت می گیرد، اما این تمام واقعیت نیست. عکاسی یک فرآیند دو بخشی است که شامل ۱) ثبت نور از یک صحنه، و ۲) شکل دادن به آن نور ثبت شده مطابق با آنچه ذهن شما در هنگام گرفتن تصویر دیده، می باشد. فرآیند ثبت در داخل دوربین اتفاق می افتد، اما بخش شکل دادن به تصویر در کامپیوتر شما صورت می گیرد.

 

 

 

روند ثبت عکس – نحوه یا طرز کار اصلی دوربین عکاسی

ما به دوربین برای کارهایی که واقعا انجام نمی دهد، اعتبار می دهیم. اشتباه برداشت نکنید، ثبت تمام نور در یک صحنه عمل فوق العاده ای است. پیگیری رد میلیون ها نقطه نور یک مسئولیت بسیار مهم و تخصصی است. با این حال، دوربین یک ابزار چندان هنری نیست، بلکه یک دستگاه ثبت با یک هدف واحد – ثبت دقیق نور از سطح اشیاء صحنه – است. اگرچه این هدف می تواند با چالش های نورپردازی پیچیده شود، اما دوربین هنوز هم فقط یک جعبه با یک چشم شیشه ای گرد و تنها یک عملکرد است: ثبت نور.

 

هنگامی که نور یک صحنه وارد لنز دوربین می شود، بر روی سطح سنسور تصویر دوربین پخش می شود، که یک مدار الکتریکی به اندازه تمبر پستی و حاوی میلیون ها گیرنده نور جداگانه است. هر گیرنده قدرت نوری که به آن برخورد می کند را با مقیاسی به نام «لومن» اندازه گیری می کند. هر گیرنده بر روی این سنسور مقدار نور دریافتی خود را به صورت یک پیکسل رنگی ثبت می کند.

 

 

 

 

پردازنده تصویر دوربین رنگ و شدت نوری که به هر گیرنده برخورد می کند را می خواند و هر تصویر را بر اساس آن مقادیر اولیه ترسیم کرده، و یک رونوشت مناسب از صحنه اصلی ایجاد می کند. هنگامی که این بیت مپ پیکسل ها از فاصله دور مشاهده می شود، چشم ترکیب آن را به صورت یک تصویر دیجیتالی می بیند.

 

جادوی واقعی بعد از ذخیره سازی نور بر روی کارت حافظه اتفاق می افتد. تصویری که در ابتدا وقتی فایل را باز می کنید ظاهر می شود، تلاش اولیه پردازنده تصویر برای تفسیر داده های ثبت شده توسط پردازنده تصویر دوربین است. اکثر اوقات، تفسیر اولیه تصویر (JPEG) از این داده ها، ثبت قابل قبولی از صحنه اصلی است، هرچند همیشه اینطور نیست.

 

پیش تنظیمات: مُد های نوردهی یا حالات عکاسی دوربین

دوربین شما چند برنامه پیش تنظیمات (preset) دارد که سه مورد را در دوربین تنظیم می کنند که بر نوردهی تاثیر می گذارند: دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو (سه راس مثلث نوردهی).

 

 

این سه کنترل اصلی، نوردهی شما را تعیین می کنند: سرعت شاتر، دیافراگم، و ایزو (سه راس مثلث نوردهی). پیش تنظیمات یا مُد های نوردهی دوربین (A، S، P و M) به شما اجازه می دهند تا عمق میدان و/یا سرعت ثبت نور توسط دوربین را تعیین کنید.

 

مُد A یا Av (اولویت دیافراگم) به شما اجازه می دهد تا اندازه گشایش لنز یا دیافراگم (f-stop) را تنظیم کنید، در حالی که دوربین به طور خودکار سرعت شاتر را تنظیم می کند. مُد S یا Tv (اولویت شاتر) به شما اجازه می دهد تا طول مدت گشایش لنز (سرعت شاتر) را تنظیم کنید، در حالی که دوربین اندازه گشایش لنز را تنظیم می کند. حرف P (مُد برنامه) به شما اجازه می دهد تا بهترین ترکیب دیافراگم و سرعت شاتر را تعیین کنید، در حالی که دوربین شما تعادل صحیح نور برای نوردهی را حفظ می کند. حرف M (مُد نوردهی دستی) کنترل کامل بر تمام تنظیمات را به شما می دهد، اما تعادل نوردهی کلی باید برقرار شود.

 

تنظیمات ایزو یا ISO (سازمان استانداردهای بین المللی) متغیر دوربین شما حساسیت سنسور تصویر دوربین نسبت به نور را تعیین کرده، و به شما اجازه می دهد تا صحنه ها را در نور کم یا روشن ثبت کنید؛ هرچه عدد آن بالاتر باشد، گیرنده نور حساس تر می شود، و به شما اجازه می دهد تا تصاویر را در سطح نور کمتری ثبت کنید.

 

هیستوگرام

دوربین شما یک گراف یا نمودار کوچک دارد که تقریبا نشان می دهد که دوربین برای ثبت درست نور در صحنه فعلی، چقدر خوب تنظیم شده است.

 

این نمودار طیف نوری که از میان لنز وارد می شود را نشان می دهد و توزیع نور فعلی که تحت تنظیمات نوردهی فعلی ثبت شده است را تخمین می زند. شما با تنظیم سه مورد ذکر شده در بالا، می توانید این محدوده نور را تغییر داده و تا حدودی توزیع کنید تا محدوده کامل نور را به بهترین شکل ثبت کنید.

 

لنزک: ما در مقاله «آموزش خواندن و تفسیر هیستوگرام در عکاسی دیجیتال» شما عزیزان را با نمودار هیستوگرام (Histogram) به طور کامل آشنا کرده و خواندن یا تفسیر هیستوگرام را با ذکر انواع مثال آموزش داده ایم.

 

تراز رنگ نور

سایه رنگ یا ته رنگ (color cast) هر صحنه تحت تاثیر دمای نوری که آن صحنه را روشن می کند، قرار دارد. هنگامی که صحنه در فضای باز ثبت می شود، موقعیت خورشید در آسمان و تاثیر پوشش ابر، رنگ نور را تغییر می دهد. دوربین شما حداقل دو راه برای جبران تفاوت دمای رنگ ارائه می دهد (تراز سفیدی خودکار و تراز رنگ از پیش تنظیم شده).

 

 

تراز سفیدی خودکار

سنسور تراز سفیدی خودکار (AWB) در دوربین شما به دنبال هر گونه رنگ سفید غالب یا سوژه خنثی در صحنه می گردد و با تلاش برای خنثی کردن آن المان، تراز رنگ کلی صحنه را تغییر می دهد. اما یک فرضیه در مورد AWB وجود دارد که شما می خواهید نورپردازی فعلی از لحاظ رنگ کاملا خنثی باشد.

 

هر ابری که در معرض نور خورشید قرار داشته باشد، کمی بر خنثی بودن نورپردازی ۶۵۰۰˚ (نور خورشید طبیعی) تاثیر خواهد گذاشت. AWB این تغییر جزئی را در نظر نمی گیرد. اغلب اوقات، این ایده خوبی است. با این حال، برای نورپردازی دقیق در صبح زود یا اواخر بعد از ظهر (ساعت طلایی)، AWB آن رنگ های گرم را خنثی کرده و آن حالت «گرم» را کاملا از بین می برد.

 

 

 

تنظیمات تراز سفیدی از پیش تعیین شده

دوربین شما چندین پیش تنظیمات یا پریست (preset) برای جبران هر گونه ته رنگ ناشی از شرایط نورپردازی خاص دارد. این تنظیمات در قسمت «Settings» هر دوربین دیجیتال نمایش داده می شوند، یا ممکن است ترتیب یا حروف آنها کمی متفاوت باشد. Daylight دوربین را برای ثبت صحنه ها تحت نورپردازی معمول در فضای باز در وسط روز تنظیم می کند. Cloudy/Overcast رنگ ها را به سمت نارنجی تغییر می دهد تا ته رنگ آبی ناشی از فیلتر شدن نور از میان پوشش ابر جزئی را جبران کند.

 

Shade یک تغییر نارنجی قوی تر برای جبران آسمان کاملا ابری (طوفانی) ارائه می دهد. Flash یک نورپردازی با دمای رنگ بسیار مشابه با Daylight ارائه می دهد و برای آماده سازی سنسور تصویر برای نور روز مصنوعی یا دستگاه های فلاش نوع «Speed light» در نظر گرفته شده است.

 

Tungsten/Incandescent رنگ ها را به سمت انتهای آبی طیف رنگ تغییر می دهد تا تغییر رنگ گرم تر چراغ های رشته ای را جبران کند. Fluorescent سعی می کند ته رنگ سبز چراغ های فلورسنت گازی را جبران کند.

 

Kelvin/Custom کاربر را قادر می سازد تا یک تنظیمات تراز رنگ سفارشی ایجاد کند، که در اصل به دوربین آموزش می دهد که رنگ خاکستری «خنثی» چطور به نظر می رسد. تمام این پیش تنظیمات سعی دارند شرایط روشنایی غیر خنثی را اصلاح کنند.

 

لنزک: برای کسب آموزش بیشتر درباره تنظیمات تراز سفیدی (white balance) که در بالا مطرح شد، مقاله «آموزش عکاسی خلاقانه با تنظیمات تراز سفیدی» را مطالعه نمایید. و برای مطالعه یک آموزش تراز سفیدی جامع به مطلب «آموزش کامل تراز سفیدی در دوربین و با فتوشاپ» سر بزنید.

 

روند شکل دادن یا تکمیل عکس

در حالی که دوربین محدوده کامل نور بازتاب شده در یک صحنه را ثبت می کند، هیچ راهی برای فهمیدن بهترین منحنی تُن ها یا tonal curve برای اعمال بر روی هر تصویر ندارد. بسیاری از اوقات برای تفسیر بهتر نور ثبت شده در صحنه، پنج محدوده تُن ها (هایلایت، یک چهارم، وسط، سه چهارم، و سایه) باید تغییر شکل داده شوند – تصویر آخر را مشاهده نمایید. این فرآیند ترسیم تُن ها، جادوی شکل دادن به نور (همچون یک مجسمه ساز) به صورت یک تصویر معنادار و قابل توجه است.

 

 

 
 

این دوست کوچک در مقابل من نشست و مرا شگفت زده کرد. من وقت نداشتم که برای بهینه کردن شرایط نورپردازی با کنترل ها ور بروم. اولین کلیک من توجه او را جلب کرد و با دومین کلیک این قیافه را به خود گرفت. خوشبختانه، من تصاویرم را هم زمان با هر دو فرمت jpg و RAW می گیرم. این کار به من اجازه داد تا تُن ها را در پس پردازش تنظیم کنم و چیزی را که آن روز صبح واقعا دیدم به شما نشان دهم.

من هنگام صحبت در مورد ادیت یا ویرایش تصویر از واژه «شکل دادن» در مجسمه سازی استفاده می کنم، چون این واژه تنظیم تُن ها در یک تصویر دیجیتال را به بهترین شکل توصیف می کند.

 

این روند شکل دادن یا مرحله نهایی، به وضوح تُن ها و رنگ ها در یک عکس دیجیتال می انجامد؛ و باعث می شود شکل نهایی تصویر مانند آنچه که ذهن انسان در صحنه اصلی می بیند، به نظر برسد. اگرچه جنبه تراز کردن رنگ در این فرآیند کمی واضح تر است، اما بازیابی تُن ها در واقع برای ارائه نهایی مهم تر می باشد.

 

دوربین دیجیتال نه می تواند تمام پویایی طیف قابل مشاهده در یک روز آفتابی را ثبت کند، و نه می تواند بهترین تعادل آن تُن ها را مشخص کند. سنسور تصویر دوربین تنها تمام نور ممکن را ثبت کرده و داده ها را برای مرتب سازی به پردازنده تصویر دوربین ارائه می دهد. تحت نورپردازی کاملا متعادل، این کار خوب جواب می دهد، اما گاهی جزئیات در سایه ها پنهان می شوند و در هایلایت ها (قسمت های روشن) از دست می روند، که به کمک عکاس یا شخص ادیتور (ویرایشگر) برای متعادل کردن تُن ها نیاز دار

 

 

اینجاست که تک تک نواحی تُن ها (tone-zones) وارد بازی شده، و اسلایدرهای موجود در نرم افزارهای پردازش RAWیا فایل خام (Camera Raw، Lightroom، On1 Camera Raw، Exposure X4) بسیار ارزشمند می شوند. کنتراست داخلی هر تصویر (سفیدی ها، هایلایت ها، تُن های میانی، سایه ها، سیاهی ها) را می توان به یک روش بسیار غیر خطی (بدون هیچ ترتیب خاصی) تنظیم کرد تا جزئیاتی که در غیر این صورت پنهان باقی می مانند، آشکار شوند.

 

لنزک: ما در مقاله های «آموزش تنظیمات پایه در Adobe Camera Raw برای مبتدیان» و «آموزش ویرایش عکس های منظره با استفاده از Adobe Camera Raw و Photoshop» تک تک اسلایدر های Camera Raw که در تصویر فوق مشاهده می نمایید را توضیح و کار با آن ها را آموزش داده ایم.

 

نتیجه گیری

یک عکس کامل نمی شود، تا وقتی که هم رنگ و هم تُن ها برای به دست آوردن حداکثر تاثیر، مطابق با احساس صحنه اصلی به درستی تنظیم شوند. تنها آن موقع تصویر شما برای دیده شدن آماده است. خودتان را برای جای آشکار کردن ماهیت بالقوه هر تصویری که می گیرید، به چالش بکشید. این کار ارزش تلاش بیشتر را دارد.

 

 

منبع :asmaneshab.com



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

عکاسان جدید – و حتی کسانی که کمی تجربه دارند – اغلب با استفاده از مُد نوردهی دستی (Manual یا M) در دوربین های دیجیتال خود راحت نیستند. مانند استفاده از یک گوشی هوشمند برای ثبت خاطراتتان، راحت تر است که فقط دوربین DSLR را به سمت صحنه مورد نظر گرفته و عکس بگیرید و اجازه دهید دوربین جزئیات مربوط به نوردهی را مشخص کند. پتانسیل خلاقانه ای که عکاسی در مُد دستی بر روی دوربین دیجیتال شما به همراه دارد، مهارت های عکاسی شما (و کیفیت تصاویرتان) را بهبود خواهد بخشید. نکات این آموزش عکاسی به شما کمک می کنند کنترل کامل دوربین تان را به دست بگیرید و با تنظیم دستی دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو (سه رکن اصلی مثلث نوردهی)، به نوردهی دلخواه خود برسید.

 

در دست داشتن کنترل کامل دوربین واقعا خیلی سخت نیست. مانند هر چیز خلاقانه دیگری که می خواهید یاد بگیرید، هرچه بیشتر تمرین کنید، در آن کار بهتر می شوید، آن کار راحت تر می شود، و بیشتر از آن لذت می برید.

 

 

 

 

امروزه دوربین های مدرن با هوش مصنوعی یا AI پیشرفته و انواع گزینه های مختلف موجود می باشند. من خوش شانس بودم که با دوربینی شروع به کار کردم که هیچ کدام از اینها را نداشت. من با Nikkormat FTN قدیمی دوست داشتنی ام، یک دوربین نیکون که اکنون ۵۳ ساله است و هنوز هم خوب کار می کند، شروع کردم. هیچ چیز خودکاری در این دوربین وجود ندارد. من مجبور بودم یاد بگیرم که برای به دست آوردن عکس هایی با نوردهی خوب، از ایزو، دیافراگم و سرعت شاتر (که تحت عنوان مثلث نوردهی شناخته می شود) استفاده کنم. تمام چیزی که این دوربین داشت فقط همین سه تنظیمات بود.

 

شش نکته این آموزش به شما کمک می کنند تا دفعه بعد با مُد نوردهی دستی عکاسی نمایید:

 

۱نکته اول – تعهد کنید که بر مُد نوردهی دستی مسلط شوید

من اخیرا تایپ ده انگشتی را یاد گرفتم. اکنون می توانم بدون نگاه کردن به انگشتانم (اکثر اوقات) تایپ کنم. من بیش از سی سال پیش شروع به استفاده از یک ماشین تحریر کردم، اما هیچ وقت تعهد به یادگیری نحوه تایپ ده انگشتی مرا اذیت نکرد. من هنگام استفاده از کامپیوتر عمدتا از ماوس و یک تبلت استفاده می کردم. هنگامی که متعهد شدم که یاد بگیرم به پایین نگاه نکنم، برای من زیاد طول نکشید. من چند مطلب آموزشی (خودآموز) گرفتم و هر روز تمرین می کردم.

 

شما می توانید به همین طریق بر روی دوربین خود بر مُد دستی مسلط شوید. هنگامی که دوربین خود را بر روی مُد نوردهی دستی (حرف M روی دکمه چرخان مُد ها یا Mode Dial) تنظیم کردید، شگفت زده خواهید شد که چقدر برای شما طبیعی به نظر می رسد.

 

۲نکته دوم – نورسنج یا صفحه نمایش خود را بخوانید

 

 

 

عکس های به خوبی نوردهی شده زمانی ایجاد می شوند که میزان نور «مناسبی» توسط سنسور الکترونیکی یا فیلم ثبت می شود. نورسنج یا صفحه نمایش دوربین اطلاعاتی در مورد نوردهی به شما خواهند داد. تمام دوربین های مدرن نورسنج دارند. در بسیاری از دوربین ها زمانی که شما در مُد نوردهی دستی هستید، همانطور که تنظیمات نوردهی را اعمال می کنید، تاثیر آنها را بر روی صفحه نمایش خود خواهید دید.

 

 

در واقع، تمام کاری که باید بکنید این است که مطمئن شوید نورسنج صفر را می خواند (نشانگر نوردهی روی مقیاس بر روی ۰ قرار گیرد) یا تصویر بر روی صفحه نمایش دوربین شما خوب به نظر می رسد. با تنظیم کنترل های ایزو، دیافراگم و سرعت شاتر می توانید به این هدف برسید.

 

لنزک: مطالعه سه آموزش عکاسی «جبران نوردهی چیست و چگونه از آن استفاده کنیم»، «جبران نوردهی» و «نورسنجی در عکاسی – نورسنج دوربین چگونه کار می کند و استفاده از آن برای رسیدن به نوردهی دلخواه» را به شما عزیزان توصیه می کنیم.

 

لنزک – نکته: البته مواردی هم وجود دارد که شما نباید به نورسنج دوربین خود توجه کنید. مقاله «۷ موقعیتی که نباید به نورسنج دوربین توجه کنید» را مطالعه نمایید.

 

۳نکته سوم – با ایزو شروع کنید

قرار دادن یک رول فیلم در دوربین Nikkormat قدیمی من، یا هر دوربین فیلم خور دیگری، ایزو (ISO) را تعیین می کرد. در دوربین های دیجیتال، این تنظیمات بسیار انعطاف پذیرتر هستند. ایزو اندازه میزان حساسیت فیلم یا سنسور الکترونیکی نسبت به نور است.

 

ایزو ۴۰۰ تنظیماتی است که من اغلب اوقات استفاده می کنم. هنگامی که نور بسیار روشن است، آن را پایین تر، بر روی ۱۰۰ یا ۲۰۰ تنظیم می کنم. هنگامی که نور زیادی وجود ندارد، مثلا در فضای داخلی یا در شب، ایزو را بر روی یک عدد بالاتر تنظیم می کنم. در تنظیمات ایزوی بالاتر، کیفیت تصویر افت خواهد کرد، بنابراین بهتر است که آن را پایین نگه دارید.

ایزو را به عنوان پایه و اساس نوردهی خود در نظر بگیرید. تنها زمانی که لازم است آن را بر اساس انتخاب دیافراگم و سرعت شاتر خود تنظیم کنید.

 

لنزک: «آموزش انتخاب ایزوی مناسب برای عکاسی منظره» اطلاعات شما در مورد ایزو را افزایش داده و نکات مهمی در مورد ایزو به شما آموزش می دهد. مطالعه آن را به شما عزیزان توصیه می کنیم.

 

۴نکته چهارم – برای کنترل حرکت، سرعت شاتر را تنظیم کنید

دوربین شما در داخل خود یک شاتر دارد. مانند یک سرپوش یا پرده، زمانی که این شاتر باز است اجازه ورود نور را می دهد. هرچه طولانی تر باز باشد، نور بیشتری وارد می شود و بر سنسور یا فیلم تاثیر می گذارد. تنظیمات سرعت شاتر بر حسب کسری از ثانیه یا چند ثانیه اندازه گیری می شود.

 

 

 

 

افراد در حال حرکت تار شده اند چون سرعت شاتر من آهسته بود، تنها ۱/۴ ثانیه.

 

اگر هر گونه حرکتی در صحنه ای که از آن عکس می گیرید وجود داشته باشد، انتخاب سرعت شاتر بر خروجی عکس نیز تاثیر می گذارد. وقتی چیزی در ترکیب بندی شما در طول یک نوردهی طولانی حرکت می کند، در عکس شما تار خواهد شد. اگر هنگام استفاده از یک سرعت شاتر آهسته دوربین شما حرکت کند، این حرکت نیز می تواند باعث تاری شود.

 

انتخاب سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه یا سریع تر برای جلوگیری از تاری ناشی از حرکت دوربین و تاری سوژه ایمن است، مگر این که سوژه شما با سرعت حرکت کند. به عنوان مثال، هنگام عکاسی از سوژه هایی مانند پرندگان در حال پرواز، مسابقات موتورسواری یا بوکس، باید از یک سرعت شاتر سریع تر برای جلوگیری از تاری حرکتی استفاده کنید.

لنزک: «آهسته – کتاب الکترونیکی آموزش عکاسی با نوردهی طولانی» هر آنچه نیاز دارید در مورد سرعت شاتر آهسته یا عکاسی با نوردهی طولانی (long exposure) بدانید را به شما آموزش می دهد.

 

۵نکته پنجم – برای کنترل عمق میدان، دیافراگم را تنظیم کنید

 

 

 

 

لنز دوربین شما یک دریچه به نام دیافراگم دارد. شما می توانید آن را با درجات مختلف باز یا بسته کنید تا اجازه ورود نور بیشتر یا کمتر را بدهید. تنظیمات دیافراگم بر حسب ضریب اف یا f-stop اندازه گیری می شود.

 

دیافراگمی که انتخاب می کنید بر این که چه مقدار از عکس شما در فوکوس باشد نیز تاثیر می گذارد. این میزان تحت عنوان «عمق میدان» شناخته می شود. هنگامی که دیافراگم شما بازتر باشد (ضریب اف های با عدد کوچک تر مثل f/2.8)، اجازه ورود نور بیشتری را می دهد، و مقدار کمتری از عکس شما در فوکوسِ واضح و شارپ خواهد بود و برعکس. عمق میدان (DOF)، مقداری که در فوکوس قرار می گیرد، نه تنها به تنظیمات دیافراگم، بلکه به تعدادی از عوامل دیگر، از جمله موارد زیر بستگی دارد:

 

– اندازه سنسور دوربینتان

 

– فاصله کانونی لنزی که استفاده می کنید

 

– فاصله بین سوژه و دوربینتان

 

اگر تصمیم بگیرید از یک f-stop با عدد خیلی بالا مانند f/22 استفاده کنید، نور کمتری به سنسور می رسد، چون میزان گشایش دیافراگم بسیار باریک است. در تنظیمات دیافراگم بازتر (مثل f/2.8)، نور بیشتری می تواند وارد لنز شود و بر سنسور تاثیر بگذارد.

 

تنظیمات دیافراگم f/2.8 بر روی یک لنز ۱۰۵mm به یک پس زمینه خارج از فوکوس (مات یا تار) منجر می شود، اگر به اندازه کافی به سوژه خود نزدیک باشید، همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است.

 

نکته ششم – با استفاده از هر سه تنظیمات، نوردهی را متعادل کنید

برقراری تعادل میان ایزو، دیافراگم و سرعت شاتر برای ایجاد عکس های به خوبی نوردهی شده بسیار مهم است. این بدین معنی نیست که شما همیشه باید نوردهی را طوری متعادل کنید که خنثی شود (همانطور که در نکته شماره ۲ در بالا اشاره کردیم). شما ممکن است بخواهید یک صحنه را عمدا ناکافی نوردهی (underexposed) کنید تا دراماتیک تر شود، یا ممکن است بخواهید با نوردهی بیش از حد (overexposure) به تصویر خیلی روشن دلخواه خود برسید. در هر صورت، شما هنوز هم باید نوردهی را متعادل کنید تا به ظاهری که می خواهید برسید. یادگیری استفاده از نورسنج برای خوانش نور به خوبی شما را قادر می سازد تا تصمیمات آگاهانه بگیرید و تصاویری که مد نظرتان است را ایجاد کنید. البته نباید فراموش کنید که نورسنج همیشه به درستی عمل نمی کند و در مواردی باید به آن بی توجه بود.

 

نورسنج دوربین ها برای خوانش از خاکستری میانه کالیبره شده اند. اگر شما از سوژه های بسیار روشن یا تاریک عکس بگیرید، نورسنج ممکن است یک خوانش دقیق به شما ندهد.

 

عمیق تر کاوش کنید

وقتی استفاده از مُد نوردهی دستی را امتحان می کنید، ممکن است عاشق آن شوید و بخواهید عمیق تر یاد بگیرید. شما با استفاده از دوربین خود احساس راحتی بیشتری می کنید و ممکن است از فرصت های خلاقانه ای که وقتی خودشان را نشان می دهند که درک بهتری از نحوه تاثیر ایزو، دیافراگم، و سرعت شاتر بر تصاویرتان پیدا می کنید، شگفت زده شوید.

 

آیا شما علاوه بر مُد دستی استفاده از مُد دیگری را ترجیح می دهید؟ اگر اینطور است، چرا؟ پاسخ خود را در قسمت نظرات برای ما بنویسید.

 

 

منبع :http://akas.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

توضیح قانون یک سوم در عکاسی: قانون یک سوم (Rule Of Thirds) یکی از قوانین ترکیب بندی یا قاب بندی عکاسی است که در آن تصویر به طور مساوی به سه قسمت تقسیم می شود، هم به صورت افقی و هم عمودی، و سوژه تصویر در تقاطع آن خطوط تقسیم، یا روی یکی از آن خطوط قرار می گیرد. در این مقاله لنزک، به شما خواهیم گفت قانون یک سوم چیست؟ قانون یک سوم در عکاسی را توضیح و استفاده از آن در عکاسی را به شما با متن و ویدیو آموزش می دهیم. در انتهای مطلب، نمونه عکس هایی که از قانون یک سوم استفاده کرده اند آورده ایم. به همراه لینک های فراوان برای ادامه آموزش شما در ترکیب بندی عکاسی.

 

 

قانون یک سوم در عکاسی چیست

 

قانون یک سوم یکی از رایج ترین قوانین ترکیب بندی در عکاسی، و یکی از ساده ترین قانون هایی است که می توان یاد گرفت و به راحتی از آن استفاده کرد. برای درک و استفاده از قانون یک سوم، تنها کافی است یک تصویر را هم به صورت افقی و هم عمودی تقسیم بندی کنید، همانطور که در اینجا نشان داده شده است. چهار نقطه تقاطع این خطوط، و خود این چهار خط، جایی هستند که سوژه ها می توانند برای ایجاد یک تصویر با ترکیب بندی قوی و متعادل در آن قرار گیرند.

 

برخی از تصاویر از بیش از یک نقطه یا خط قانون یک سوم استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر تنها یک خط یا نقطه را در ترکیب بندی خود به کار می برند، و اجازه می دهند المان های دیگر در تصویر در جاهای دیگر قرار گیرند.

 

لنزک – نکته ۱: قانون یک سوم (Rule Of Thirds) یکی از ساده ترین و مهم ترین قوانین قاب بندی یا ترکیب بندی (Composition) در عکاسی می باشد. از این رو در مقدمات عکاسی و زمانی که شما دارید یادگیری عکاسی را شروع می کنید به شما آموزش داده می شود.

 

لنزک – نکته ۲: درست است که ما به «قوانین» اشاره می کنیم، اما به یاد داشته باشید که هر قانونی در ترکیب بندی بیشتر یک راهنما است که قرار است به بهبود عکس شما کمک کند اما الزامی نمی باشد. چندین قانون ترکیب بندی وجود دارد که قرار نیست شما همه آن ها را روی عکس های خود اعمال نمایید. بهتر این است که با قوانین ترکیب بندی آشنا باشید، و اگر لازم دانستید از آن ها در موقعیت خاص عکاسی خود استفاده نمایید یا آن ها را آگاهانه بشکنید.

 

 

 

چطور قانون یک سوم را بشکنیم

از میان تمام «قوانین» عکاسی، قانون یک سوم یکی از ساده ترین قانون هایی است که می توان آن را بدون هیچ مشکلی شکست. کادربندی یک تصویر به طوری که سوژه ها یا خطوط در نواحی قانون یک سوم قرار نگیرند، هنوز هم می تواند تصویر موفقی ایجاد کند، تا زمانی که خطوط و المان های دیگر با هم یک تصویر قوی ایجاد کنند، و با استفاده از روش های دیگر مانند خطوط هدایتگر، کنتراست، رنگ، تقارن، و غیره توجه بیننده را جلب کنند. بله، روش ها یکی دو تا نیستند، کافیست به مقاله های برچسب «ترکیب بندی» سایت نگاهی بیندازید. ما در لینک زیر شماری از بهترین مقاله های آموزش ترکیب بندی در عکاسی را به شما عزیزان معرفی کرده ایم:

شما حتی می توانید با قرار دادن سوژه درست در مرکز کادر! قانون یک سوم را بشکنید. اما چه موقع و چطور این کار را انجام دهیم؟ مقاله «عکاسی با ترکیب بندی مرکزی و شکستن قوانین» به شما آموزش می دهد.

 

 

 

با این حال، بسیاری از عکاسان با وجود این که به نظر نمی رسد چندان از قانون یک سوم پیروی کنند، اما هنوز هم ممکن است این قانون را به طور تقریبی به کار ببرند. به عبارت دیگر، بسیاری از عکاسان از قانون یک سوم بدون این که حتی در مورد آن فکر کنند، یا قبل از این که حتی بدانند این یک «قانون» است، استفاده می کنند!

 

 

چند نمونه از عکس هایی که از قانون یک سوم استفاده کرده اند

 

 


:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.





شما بیرون در حال عکاسی هستید و می خواهید کل صحنه مقابل خود را واضح و شارپ ثبت کنید – از آنچه که مستقیما در مقابل شماست گرفته تا پس زمینه دوردست. شما می دانید که به یک عمق میدان بسیار بزرگ نیاز دارید، و می دانید که برای به دست آوردن آن باید از دیافراگمی کوچک (بسته) استفاده نمایید که این می تواند منجر به پدیده ای به نام تفرق نور یا پَراش نور (diffraction) گردد. در این مقاله لنزک به شما آموزش می دهیم که پراش نور چیست؟ و چگونه می توانید از تفرق نور یا پراش نور جلوگیری کنید. بدین منظور نحوه یافتن شارپ ترین دیافراگم یا دیافراگم بهینه (sweet spot) لنز، فاصله ابرکانونی و تکنیک انباشت فوکوس برای رسیدن به حداکثر عمق میدان و شارپنس یا وضوح در عکس به شما آموزش داده می شود. مطالعه این آموزش را حتما به شما عزیزان توصیه می کنیم.
برای رسیدن به وضوح یا شارپنس از پیش زمینه تا پس زمینه عکس، شما کنترل دیافراگم دوربین را به دست می گیرید و آن را تا f/22 می بندید (یا f/32 اگر لنزتان اجازه بدهد). این کار عمق میدان شما را به حداکثر می رساند و باعث می شود تصویر شما از جلو تا عقب شارپ به نظر برسد.

 

 

پیش نیاز این آموزش عکاسی


لنزک: آشنایی با دیافراگم و ضریب اف (f/number) و اینکه ضریب اف های کوچک (مثل f/2.8) باز تر هستند و اجازه نور بیشتری را می دهند، و اینکه ضریب اف های بزرگ تر (مثل f/22) بسته تر هستند و اجازه ورود نور کم تری را می دهند، پیش نیاز این آموزش است. از این رو مقاله های آموزشی زیر در زمینه دیافراگم را به شما عزیزان توصیه می کنیم »
آنچه در این مقاله می آموزید 
یا پراش نور (diffraction)
نقطه مطلوب یا دیافراگم بهینه لنز (sweet spot) – شارپ ترین دیافراگم چیست
محاسبه فاصله ابر کانونی (hyperfocal distance)
انباشت فوکوس (focus stacking)
پراش نور یا تفرق نور چیست؟
پدیده ای در عکاسی به نام تفرق نور یا پراش نور (Diffraction) وجود دارد که بر تصاویر شما اثر منفی می گذارد، و زمانی به وجود می آید که از دیافراگم های کوچکتر استفاده می کنید. پراش نور چیست؟ بگذارید توضیح دهم.
همانطور که احتمالا می دانید، دیافراگم میزان گشایش دهانه لنز است که به نور اجازه می دهد وارد دوربین شود. زمانی که دیافراگم بزرگ (باز) است، نور آزادانه از میان دیافراگم به سنسور دیجیتال می رسد. اما هنگامی که دیافراگم خیلی کوچک (بسته) است، اشعه های نور از دیافراگم کوچک بر روی سنسور دیجیتال پخش می شوند. این «پخش شدن» می تواند باعث شود که اشعه های نور به پیکسل های رنگی مجاور برخورد کنند. در واقع، پخش شدن باعث می شود که نور به پیکسل های اشتباه برخورد کند و موجب تاری شود. این اثر در سنسورهای دیجیتالی که تراکم مگاپیکسل بیشتری دارند برجسته تر است، چون آنها پیکسل های کوچکتری دارند. شکل زیر نحوه کار این پدیده را نشان می دهد:

 


نتیجه اثر تفرق یا پراش نور در عکاسی شما چیست؟ در یک کلمه: نرمی.
یک عکس گرفته شده در f/22 به اندازه تصویری که با یک دیافراگم کمی باز تر گرفته شده است، شارپ نخواهد بود. این نمونه ای از جزئیات دو عکس است که یکسان هستند، تنها با این تفاوت که یکی از آنها در f/8 و دیگری در f/22 گرفته شده است.

 

احتمالا می توانید ببینید که جزئیات f/8 واضح تر یا شارپ تر از جزئیات f/22 است.
نمونه بالا بر روی یک دوربین فول فریم با یک لنز ۲۴-۱۰۵mm f/4 (لنز مورد علاقه من) با حداقل دیافراگم f/22 گرفته شده است. یک نمونه دیگر را در زیر می بینید، که این بار با یک لنز ۷۰-۲۰۰mm f/2.8 با حداقل دیافراگم f/32 گرفته شده است.

 

باز هم، جزئیات f/8 شارپ تر از عکسی است که با کوچکترین (بسته ترین) دیافراگم گرفته شده است.
با نگاه کردن به این نمونه ها، می توانید ببینید که تفرق یا پراش نور (diffraction) فقط یک نظریه نیست، بلکه بر روی عکس های شما اثر واقعی دارد.
استفاده از شارپ ترین دیافراگم
خب، پس حالا می دانید که پراش نور یک پدیده واقعی است، و باید از آن اجتناب کنید. کوچکترین دیافراگمی که باید استفاده کنید چیست؟ و بهترین تنظیمات دیافراگم چیست؟ متاسفانه، هیچ پاسخ قطعی برای این پرسش ها وجود ندارد. این به اندازه سنسور و لنز شما بستگی دارد.
برای این که ببینید این پدیده روی لنز و دوربین شما چگونه عمل می کند، یک تصویر دقیقا یکسان را با تنظیمات دیافراگم مختلف بگیرید (در هر مرحله آن را یک استاپ افزایش دهید). مطمئن شوید که از یک سه پایه استفاده کنید، تا تصاویر شما دقیقا یکسان شوند. علاوه بر این، مطمئن شوید که هر بار دیافراگم را تغییر می دهید، سرعت شاتر را نیز به همان میزان افزایش دهید (طولانی تر کنید)، تا نوردهی یکسان باقی بماند. بعد از این که عکس ها را گرفتید، آنها را به کامپیوتر منتقل کنید، بر روی هر یک از آنها زوم کرده، و آنها را با هم مقایسه کنید.
اگر نمی خواهید آزمایش کنید و فقط یک قاعده سریع برای جلوگیری از اثرات پراش نور می خواهید، از استفاده از دیافراگم های کوچکتر از f/11 یا f/16 بر روی یک دوربین فول فریم اجتناب کنید (اگر دوربین شما سنسور کوچکتری دارد، پراش نور حتی در دیافراگم های بزرگتر نیز به وجود می آید). اکثر متخصصان این محدوده را تقریبا حداکثر در نظر می گیرند. علاوه بر این، شارپ ترین دیافراگم برای اکثر افراد حدود f/5.6 – f/8، یا حدود ۲-۱ استاپ کوچکتر از تنظیمات دیافراگم کاملا باز است. در صورت امکان، به طور پیش فرض از یک دیافراگم در این محدوده استفاده کنید.
لنزک: شارپ ترین دیافراگم لنز شما، که به عنوان نقطه مطلوب (sweet spot) شناخته می شود، در فاصله دو یا سه f/stop از بازترین دیافراگم قرار دارد. بنابراین، شارپ ترین دیافراگم بر روی لنزی مثل ۳۵-۱۶ میلیمتر f/4 بین f/8 و f/11 قرار دارد. یک لنز سریعتر، مانند ۱۴-۲۴ میلیمتر f/2.8 دارای یک نقطه مطلوب بین f/5.6 و f/8 است.
به حداکثر رساندن عمق میدان با دیافراگم های بزرگتر
ممکن است برایتان سوال شود که چطور می توانید بدون استفاده از یک دیافراگم خیلی کوچک به یک عمق میدان بزرگ دست یابید. به یاد داشته باشید که همیشه لازم نیست از کوچکترین دیافراگمی که لنز شما ارائه می دهد استفاده کنید، تا عمق میدان کافی به دست آورید. اگر در فضای باز عکس می گیرید، که معمولا جایی است که یک دیافراگم کوچک و حداکثر عمق میدان را می خواهید، باید با مفهوم فاصله ابرکانونی (hyperfocal distance) آشنا شوید.
فاصله ابرکانونی، علیرغم نام پیچیده آن، فقط یک اندازه است که نشان می دهد شما چقدر نزدیک می توانید فوکوس کنید و همچنان پس زمینه تصویر خود را به میزان قابل قبولی شارپ نگه دارید. لزوما نیازی نیست از کوچکترین دیافراگم ممکن استفاده کنید، به خصوص زمانی که با زاویه باز (واید) عکس می گیرید. به عنوان مثال، اگر از یک دوربین فول فریم با یک لنز ۲۰mm استفاده می کنید، حتی استفاده از دیافراگم f/8 نیز همه چیز را از فاصله ۵٫۵ فوت (۱٫۵ متر) در مقابل شما تا بی نهایت، شارپ نگه خواهد داشت.
این نشان می دهد که همیشه لازم نیست از دیافراگمی مانند f/22 استفاده کنید. با فاصله ابرکانونی آشنا شوید (یا یک جدول فاصله ابرکانونی را دم دست خود نگه دارید / یا از یک اپلیکیشن مخصوص استفاده کنید) تا ببینید دیافراگم خود را چقدر می توانید بزرگ کنید، و در عین حال عمق میدان را به حداکثر برسانید.
انباشت فوکوس
با این حال، گاهی اوقات لازم است مطمئن شوید که همه چیز – از آنچه که درست در مقابل شماست تا بی نهایت – در فوکوس قرار دارد. برای انجام این کار، از تکنیکی به نام انباشت فوکوس (focus stacking) استفاده کنید.
برای انباشت فوکوس کاری که باید انجام دهید این است که چند عکس از یک چیز یکسان با شارپ ترین تنظیمات دیافراگم لنز خود بگیرید. باز هم، باید لنزهای خود را آزمایش کنید تا ببینید شارپ ترین تنظیمات برای هر لنز چیست، اما اگر نمی دانید معمولا در محدوده f/5.6 – f/8.0 است. لنز خود را بر روی فوکوس دستی تنظیم کنید، و نقطه فوکوس را بر روی نزدیک ترین قسمت تصویر (نزدیک ترین قسمتی که می خواهید در فوکوس شارپ باشد) قرار دهید. اولین عکس را بگیرید، سپس این روند را تکرار کنید. با هر عکس به تدریج نقطه فوکوس را دورتر و دورتر کنید، تا وقتی که در بی نهایت فوکوس کنید. معمولا ۵-۳ عکس کل محدوده صحنه را پوشش خواهد داد.
هنگامی که عکس ها را به کامپیوتر خود انتقال دادید، آنها را در فتوشاپ با هم ترکیب کنید تا با استفاده از شارپ ترین قسمت های هر تصویر، یک فایل ایجاد کنید. چند روش مختلف برای انجام این کار وجود دارد:
خودکار: از عملکرد Photomerger برای بارگذاری عکس های خود در فتوشاپ استفاده کنید (File > Photomerger) و تصاویر را با هم ترکیب کنید، مطمئن شوید تیک «blend images together» را بزنید. فتوشاپ تصاویر را در یک فایل با هم ادغام کرده و (معمولا) از شارپ ترین قسمت های هر تصویر استفاده می کند.
جزئی: همچنین می توانید تصاویر را به صورت لایه های جداگانه در یک فایل در فتوشاپ بارگذاری کنید، لایه های خود را هم تراز کنید (Edit > Auto-Align Layers)، و سپس فتوشاپ به طور خودکار لایه ها را با هم ترکیب می کند (Edit > Auto-Blend).
به صورت دستی: در نهایت، می توانید این روند را به صورت دستی انجام دهید اگر می خواهید کنترل کامل بر آن داشته باشید. تصاویر را به صورت چند لایه در یک فایل بارگذاری کنید، لایه ها را هم تراز کنید. برای ترکیب عکس ها، یک ماسک لایه به لایه بالایی اضافه کنید (Layer > Layer Mask > Reveal All) و از یک قلم موی سیاه برای ماسک کردن همه چیز به جز شارپ ترین نقطه آن تصویر استفاده کنید. سپس آن لایه را ادغام کرده (Layer > Merge Down) و این روند را برای تمام لایه ها تکرار کنید. واضح است که این روش نسبت به دو گزینه اول در بالا وقت بیشتری می گیرد.
لنزک: مقاله «آموزش انباشت فوکوس در عکاسی منظره»، تکنیک انباشت فوکوس در عکاسی را به شما آموزش می دهد. همچنین می توانید با جستجوی Focus stacking در یوتیوب به ویدیو های آموزشی فراوانی دسترسی پیدا کنید.
در پایان این روند، لایه ها با هم ترکیب خواهند شد به طوری که شارپ ترین قسمت های هر یک از آنها نشان داده می شود. عکس بدون هیچ گونه اثری از پراش نور، از جلو تا عقب ۱۰۰% شارپ خواهد شد.
کاربرد در عکاسی شما
شما باید از تفرق یا پراش نور (diffraction) آگاه باشید، اما اجازه ندهید شما را از استفاده از دیافراگمی که نیاز دارید بترساند. به خصوص، هنوز هم جایی برای عکاسی با دیافراگم های بسیار کوچک وجود دارد. اثرات پراش نور – اگرچه واقعی هستند – چندان زیاد نیستند، و به یاد داشته باشید که نمونه های بالا اثرات پراش نور را به صورت بزرگنمایی شده نشان می دهند. اگر به تصاویر اصلی نگاه کنیم، آیا می توانید بگویید کدام یک از آنها با دیافراگم کوچکتر (بسته تر) گرفته شده است؟

 

آیا می توانید هیچ تفرق یا پراش نوری ای در اینجا ببینید؟ در ردیف بالا، تصویر سمت چپ در f/22 و تصویر سمت راست در f/8 گرفته شده است. در ردیف پایین، تصویر سمت چپ در f/8 و تصویر سمت راست در f/32 گرفته شده است.

 

آیا می توانید در تصاویر بالا پراش نور ببینید؟ من که نمی توانم.


نگرانی در مورد تفرق یا پراش نور را باید برای آن مواقعی نگه داشت که شما مطلقا حداکثر کیفیت تصویر را می خواهید، یا می دانید که می خواهید یک نسخه بزرگ از تصویر را نمایش دهید. در غیر این صورت، هنوز هم می توانید با دیافراگم های کوچک عکس بگیرید و به احتمال زیاد متوجه تفاوت آنها نخواهید شد. به عبارت دیگر، هنوز هم جایی برای f/22 در این دنیا وجود دارد.
با این حال، در آن مواقعی که این مسئله مهم است، از یک دیافراگم کمی بزرگتر استفاده کنید. نقطه مطلوب لنز یا دیافراگم بهینه (sweet spot) لنز خود را بشناسید و از آن تنظیمات استفاده کنید. با فاصله ابرکانونی یا هایپرفوکال آشنا شوید و ببینید آیا می تواند در دیافراگم های بزرگتر کل تصویر را شارپ نگه دارد. در صورتی که نتوانستید این کار را انجام دهید، از انباشت فوکوس استفاده کنید، این تکنیک شارپ ترین تصاویر ممکن را تضمین خواهد کرد.

 

 

منبع : akas 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

درک محدوده تُن ها به آموزش عکاسی شما کمک خواهد کرد – از این رو مطالعه این مقاله را به همه لنزکی ها توصیه می کنیم. مانند اکثر مفاهیم در عکاسی، لازم است که درک درستی از محدوده تُن ها (Tonal range) در عکس های خود داشته باشید. شما باید از این دانش برای بهبود مهارت های تکنیکی خود استفاده کنید و همچنین باید بدانید چه موقع قوانین را به نفع تحقق دیدگاه خلاقانه خود بشکنید. محدوده تُن ها در عکاسی چیست؟ ادامه این آموزش لنزک را مطالعه نمایید.

 

همانطور که ما در مسیرهای خاص خود پیشرفت می کنیم، ممکن است مواقعی باشد که حتی باملاحظه ترین افراد هم به برخی چیزها توجه نکنند. المان های ساده گاهی اوقات در ابتدا نادیده گرفته می شوند – مانند یک سه پایه لق (غیر ثابت)، یا فراموش کردن و عکاسی با تنظیمات قبلی دوربین.

 

گاهی مفاهیم تکنیکی عکاسی ما اشتباه درک شده، اشتباه تفسیر می شوند، یا بدتر – کاملا فراموش می شوند. این مشکل به سطح مهارت ربطی ندارد و عکاسان حرفه ای و کسانی که برای سرگرمی عکاسی می کنند را به یک اندازه تحت تاثیر قرار می دهد.

 

به عنوان مثال بلوک اصلی ساختمان هر عکس را در نظر بگیرید؛ نور. در عصر دیجیتال پس پردازش بسیار انعطاف پذیر ما، گاهی اوقات ممکن است فراموش کنیم که چه اتفاقی برای میزان روشنایی تصاویر ما می افتد.

 

عکس های ما نمایش کنتراست (تضاد) بین نور و تاریکی هستند، اما فاصله بین این دو تقریبا بی حد و مرز است.

 

سخن کوتاهی در مورد محدوده تُن ها

به محدوده مقادیر روشنایی بین تاریک ترین تا روشن ترین قسمت های عکس، محدوده تُن های (tonal range) عکس گفته می شود. این بازه روشنایی از مقادیری با روشنایی مختلف تشکیل شده که به آن ها تُن می گوییم. تُن های تیره قسمت های سایه یا تاریک روی عکس هستند. تُن های روشن قسمت های هایلایت یا روشن روی عکس هستند.

 

 

 

 

محدوده تُن ها کامل – از سیاه خالص تا سفید خالص و تُن های میانه در بین آن ها

 

در عکاسی دیجیتال محدوده تُن ها به دامنه دینامیک یا دینامیک رنج (dynamic range) سنسور دوربین بستگی دارد – اینکه دوربین می تواند چقدر این بازه یا محدوده روشنایی (توزیع تُن ها) را عریض ثبت کند. دینامیک رنج، تفاوت روشنایی بین روشن ترین مقدار و تاریک ترین مقداری است که دوربین قادر است ثبت کند.

 

ما از تاریکی کامل (سیاه) در سمت چپ به روشنایی کامل (سفید) در سمت راست می رسیم. این مقیاس هم برای عکس های رنگی و هم سیاه و سفید استفاده می شود. حالا، بیایید در مورد هر یک از این مقادیر و ارتباط آنها با عکاسی شما صحبت کنیم.

 

هایلایت ها

من همیشه به هایلایت ها (Highlights) به عنوان روشن ترین بخش های یک تصویر فکر می کردم. اما در واقع، هایلایت ها را می توان قسمت هایی از عکس در نظر گرفت که شامل مقادیر روشنایی زیادی هستند، اما هنوز هم جزئیات قابل توجهی دارند (سفید بدون جزئیات نیستند). این یک نمونه از مقادیر روشنایی هایلایت است:

 

 

توجه داشته باشید که اگرچه این نواحی روشن هستند، اما هنوز هم کمی بافت و جزئیات قابل تشخیص در داخل قسمت های روشن وجود دارد. اگر می خواستیم نوردهی را در دوربین یا با پس پردازش افزایش دهیم، آنقدر روشن می شد که جزئیات را به طور کامل از دست می داد، که ما را به نکته بعدی می رساند.

 

قسمت های سفید

اگر ما روشنایی را تا اندازه ای افزایش دهیم که هایلایت ها بیش از حد روشن شوند (که جزئیات قابل مشاهده نباشند)، در این صورت سفید کامل (Whites) داریم.

 

حتی اگر ناحیه سفید به رنگ سفید به نظر نرسد، ممکن است به دلیل فقدان جزئیات، یک «ناحیه سفید» کلی در نظر گرفته شود. در زیر یک نمونه روشنایی که سفید کامل در نظر گرفته می شود، نشان داده شده است:

 

 

بسته به عکس شما، افزایش نوردهی تا نقطه سفید شدن ممکن است مطلوب باشد یا نباشد. ما همانطور که درباره ارتباط محدوده تُن با ایجاد تصاویر بحث می کنیم، در این مورد نیز بیشتر صحبت خواهیم کرد.

 

تُن های میانی

تُن های میانی (Midtones) دقیقا همان چیزی است که از نامش مشخص است – تمام مقادیر روشنایی که تاریک یا روشن نیستند تُن میانی در نظر گرفته می شوند. اکثر اوقات نورسنج دوربین ما در «مُد خودکار» تلاش می کند تا برای رسیدن به این روشنایی متوسط نوردهی کند.

 

 

 

 

در حالی که تُن های میانی کمک می کنند تا مطمئن شوید که اطلاعات زیادی در یک تصویر وجود دارد، اما تصویری که تنها دارای تُن های میانی باشد فاقد پویایی است.

 

سایه ها

قسمت هایی که به صورت سایه ظاهر می شوند، ارتباط نزدیکی با هایلایت ها دارند، البته در جهت عکس. سایه ها (Shadows) قسمت هایی از یک عکس هستند که تاریک اند اما هنوز هم دارای سطحی از جزئیات می باشند (سیاه کامل نیستند).

 

عکس بالا یک نمونه عالی از اطلاعات بیشتر در قسمت های سایه است، بنابراین بیایید یک بار دیگر از آن استفاده کنیم:

 

 

این قسمت های تاریک تر هنوز هم اطلاعاتی دارند که بیننده بتواند ببیند. با این حال، اگر آنها را تاریک تر کنیم تا جایی که جزئیات از دست بروند یا «بسوزند»، آن وقت… درست حدس زدید، مقدار روشنایی آنها کاملا سیاه می شود.

 

قسمت های سیاه

هر بخشی از یک عکس که روشنایی صفر داشته باشد، سیاه (Black) در نظر گرفته می شود. درست مانند قسمت های کاملا سفید، لازم نیست این نقاط در تصاویر ما کاملا بدون رنگ باشند تا سیاه خالص در نظر گرفته شوند.

 

بیایید نگاهی به برخی از سایه هایی که کاملا سوخته اند و هیچ جزئیاتی ندارند بیاندازیم:

 

 

 

قسمت های کاملا سیاه آنقدر تاریک هستند که نمی توانید هیچ چیزی ببینید. آنها را «سایه های تاریک» در یک عکس در نظر بگیرید. وجود این قسمت ها در تصویر شما لزوما چیز بدی نیست، بنابراین بیایید در مورد آنها صحبت کنیم.

 

مقادیر روشنایی و شما

اگر تا به حال در میان عکاسان گفتگویی در مورد مناسب بودن سطح روشنایی در یک عکس داشته اید، می دانید که در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از عکاسان احساس می کنند که تصاویر نباید هیچ قسمت کاملا سیاه یا کاملا سفیدی داشته باشند – که تمام قسمت های عکس باید سطحی از جزئیات را به بیننده ارائه دهند.

 

با این حال، برخی دیگر ادعا می کنند که سوختن یا زیاد شدن بیش از حد برخی مقادیر روشنایی، به خاطر کنتراست، کاملا خوب است. انجام این کار بدین معنی است که یک ناحیه کاملا سیاه و کاملا سفید وجود داشته باشد، به طوری که تمام مقادیر روشنایی دیگر جایی بین این دو مقدار مطلق قرار گیرند.

 

باید به خاطر داشته باشیم مواقعی وجود دارد که یک سایه سوخته یا یک هایلایت فوق العاده روشن همان چیزی است که برای آوردن یک عکس به خانه نیاز دارید.

 

 

سخن آخر

به نظر من چیزی به عنوان یک تکنیک مشخص برای هر عکسی که می گیرید، وجود ندارد. شاید این مسئله ساده به نظر برسد، اما به راحتی ممکن است اهمیت این که چطور سطوح روشنایی مختلف بر یک تصویر تاثیر می گذارند را نادیده بگیریم. بیایید چیزهایی که در مورد مقادیر روشنایی یاد گرفتیم را سریع مرور کنیم:

 

هایلایت ها – قسمت های روشن در یک عکس که هنوز هم دارای جزئیات می باشند.

قسمت های سفید – قسمت های بیش از حد روشن که در آن مطلقا هیچ اطلاعاتی (جزئیاتی) باقی نمانده است.

تُن های میانی – این تُن ها نه سایه هستند و نه هایلایت، بلکه یک مقدار روشنایی متوسط هستند.

سایه ها – قسمت های تاریک تر تصویر که هنوز هم دارای جزئیات می باشند.

قسمت های سیاه – بخش های تاریک کاملا «سوخته» یک عکس که مطلقا هیچ جزئیاتی ندارند.

 

منبع : لنزک 

 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

یادگیری عکاسی دیجیتال کار سختی به نظر می رسد – به خصوص زمانی که شما با انواع اصطلاحات تکنیکی مواجه می شوید که آنها را نمی فهمید و به دیکشنری نیاز پیدا می کنید. یا بدتر، سعی می کنید چیزهایی را که یاد گرفته اید با استفاده از عباراتی مانند «آن سوراخی که از میان آن نگاه می کنی» یا «آن دکمه ای که برای گرفتن عکس فشار میدهی» توضیح دهید. درک اصطلاحات، تعاریف، و واژگان عکاسی یک گام اولیه ضروری به سمت بهبود مهارت شما به عنوان یک عکاس مبتدی است.

 

از اینها گذشته، آن دستورالعمل ها و کلاس های عالی پر از واژه ها و مفاهیم جدید هستند. در حالیکه صدها اصطلاح مرتبط با عکاسی وجود دارد، مبتدیان باید این ۲۵ واژه را به مجموعه واژگان خود بیافزایند تا شروع خوبی در تسلط بر اصول داشته باشند.

 

و اکنون، ۲۵ واژه و تعریف رایج عکاسی که همه عکاسان مبتدی باید بدانند:

 

دیافراگم

 

دیافراگم (Aperture) اولین واژه رایج عکاسی است که باید یاد بگیرید. به زبان ساده، دیافراگم اندازه گشایش دهانه لنز است. به لنز به عنوان یک پنجره فکر کنید – پنجره های بزرگ اجازه ورود نور بیشتری را می دهند، در حالیکه پنجره های کوچک اجازه ورود نور کمتری را می دهند. یک دیافراگم کاملا باز اجازه ورود نور بیشتری را به تصویر می دهد و عکس روشن تر می شود، در حالیکه با یک دیافراگم کوچک نور کمتری وارد شده و عکس تاریک تر می شود. دیافراگم بر حسب ضریب اف یا f-stop اندازه گیری می شود؛ در یک ضریب اف کوچک مانند f/1.8 دهانه لنز باز، و در یک ضریب اف بزرگ مانند f/22 گشایش دهانه باریک است. دیافراگم یکی از سه تنظیمات دوربین است که نوردهی یک تصویر، یا میزان روشن یا تاریک بودن آن را تعیین می کند. دیافراگم بر این که چه مقدار از تصویر در فوکوس (واضح) باشد، تاثیر می گذارد – دیافراگم های باز به پس زمینه نرم و فوکوس نشده (تار) منجر می شوند، در حالیکه دیافراگم های باریک بخش بیشتری از تصویر را واضح یا شارپ نگه می دارند.

 

Al Servo یا فوکوس پیوسته

 

به طور معمول، فوکوس خودکار بر روی سوژه (یا چیزی که دارید از آن عکس می گیرید) قفل می شود و قفل شده باقی می ماند. اما، با Al Servo یا فوکوس خودکار پیوسته، فوکوس خودکار به کار کردن ادامه می دهد. با یک حالت فوکوس خودکار، اگر سوژه (یا دوربین) حرکت کند، عکس خارج از فوکوس خواهد بود. با Al Servo یا فوکوس خودکار پیوسته، سیستم فوکوس خودکار تا وقتی که شما عکس بگیرید، به فوکوس کردن ادامه خواهد داد، بنابراین سوژه هنوز هم شارپ می ماند، حتی اگر حرکت کند. این تنظیمات دوربین برای درک عکاسی از اشیاء متحرک ضروری هستند.

 

نسبت تصویر

 

اگر تا به حال تصاویر را چاپ کرده باشید، احتمالا متوجه شده اید که یک نسبت ۸ x 10 معمولا تصویر اصلی را برش می زند (کراپ می کند). این به خاطر نسبت تصویر (Aspect Ratio) است. نسبت تصویر، نسبت طول به عرض است. یک تصویر ۸ x 10 نسبت تصویر مساوی با یک تصویر ۴ x 5 دارد، اما یک تصویر ۴ x 7 کمی عریض تر است. شما می توانید نسبت تصویر را در دوربین خود تغییر دهید اگر می دانید که می خواهید تصویر خود را چگونه چاپ کنید، یا می توانید عکس خود را هنگام ویرایش به نسبت ابعاد مورد نظرتان کراپ کنید (بُرش دهید).

 

 

بوکه

 

بوکه (Bokeh) دایره های روشنی است که وقتی چراغ (نور)ها در یک تصویر خارج از فوکوس باشند، ایجاد می شوند. بوکه یک افکت منظم برای پس زمینه یک عکس است، که از طریق دیافراگم های باز ایجاد می شود.

 

 

 

 

شما می توانید در یک زمان چند عکس بگیرید. یا می توانید حالت عکاسی پشت سر هم (Burst Mode) را فعال کنید و دوربین تا زمانی که شما دکمه شاتر را پایین نگه داشته اید، یا تا وقتی که بافر پر شود (که راه فریبنده ای است برای گفتن این که دوربین دیگر نمی تواند پردازش کند)، به عکس گرفتن ادامه خواهد داد. سرعت گرفتن عکس های پشت سر هم بسته به نوع دوربین شما متفاوت است، بعضی از آنها سریع تر از بقیه هستند. این سرعت بر حسب «fps» یا فریم (تصویر) بر ثانیه نوشته می شود.

 

عمق میدان

 

عمق میدان (Depth of field) یک واژه عکاسی است که به مقداری از تصویر که در فوکوس است اشاره دارد. دوربین بر روی یک فاصله فوکوس خواهد کرد، اما یک محدوده فاصله در جلو و پشت آن نقطه وجود دارد که واضح یا شارپ باقی می ماند – این محدوده عمق میدان است. از طرف دیگر، در مناظر اغلب بخش عمده تصویر در فوکوس است – این یک عمق میدان زیاد است، و محدوده فاصله زیادی شارپ باقی می ماند.

 

دیجیتال در مقابل اپتیکال (نوری)

 

دیجیتال (Digital) و اپتیکال (Optical) واژه های مهمی هستند که هنگام خرید یک دوربین جدید باید آنها را بدانید. دیجیتال به این معنی است که نتیجه از طریق نرم افزار به دست می آید، نه بخش های فیزیکی دوربین. اپتیکال همیشه بهتر از دیجیتال است. این اصطلاحات معمولا هنگام اشاره به زوم (بر روی یک دوربین کامپکت) و همچنین تثبیت کننده تصویر مورد استفاده قرار می گیرند.

 

نوردهی

 

نوردهی (Exposure) میزان روشن یا تاریک بودن یک تصویر است. تصویر زمانی ایجاد می شود که سنسور دوربین (یا نوار فیلم) در معرض نور قرار می گیرد – این واژه از همین جا نشأت گرفته است. یک عکس تاریک کم نوردهی شده یا در معرض نور کافی قرار نگرفته است؛ یک عکس روشن زیاد نوردهی شده یا در معرض نور بیش از حد قرار گرفته است. نوردهی را می توان از طریق دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو (بیشتر دو مورد آخر) کنترل کرد. نوردهی امری سلیقه ای است – هیچ نوردهی «درست»ی وجود ندارد.

 

 

 

جبران نوردهی

 

جبران نوردهی (Exposure Compensation) راهی است برای این که به دوربین بگویید دوست دارید نوردهی روشن تر یا تاریک تر باشد. از جبران نوردهی می توان در بعضی از مُدهای خودکار و نیمه خودکار مانند اولویت دیافراگم استفاده کرد. جبران نوردهی بر حسب استاپ های نور اندازه گیری می شود، اعداد منفی به تصویر تاریک تر منجر شده و اعداد مثبت عکس روشن تری ایجاد می کنند.

 

فوکوس

 

هنگامی که چشم شما بر روی سوژه ای که به شما نزدیک است فوکوس می کند، اشیاء دور تار به نظر می رسند. واژه عکاسی رایج «فوکوس (Focus)» نیز همین معنا را دارد. چیزی که در فوکوس باشد واضح یا شارپ است، در حالیکه یک شیء که خارج از فوکوس باشد شارپ نیست (تار است). نواحی فوکوس مختلف تعیین می کنند که آیا دوربین دارد بر روی چند نقطه یا بر روی یک نقطه انتخاب شده توسط کاربر فوکوس می کند.

 

 

 

 

همگام سازی فلاش

 

شما احتمالا می دانید که فلاش یک درخشش ناگهانی (انفجار) نور است – همگام سازی فلاش (Flash Sync) تعیین می کند که فلاش چه موقع فایر یا زده شود. به طور معمول فلاش در ابتدای عکس فایر می شود، اما تغییر حالت همگام سازی فلاش تنظیم می کند که چه موقع این اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، حالت همگام سازی فلاش پرده دوم، فلاش را به جای ابتدا در انتهای عکس فایر می کند.

 

 

هیستوگرام

 

در عکاسی، هیستوگرام (Histogram) یک نمودار است که نشان می دهد چه تعداد پیکسل روشن و تیره در یک تصویر وجود دارد. اگر قله یا نقطه اوج نمودار به سمت چپ باشد، تصویر مقدار زیادی رنگ های تیره دارد. اگر قله نمودار به سمت راست باشد، تصویر مقدار زیادی رنگ روشن دارد. اگر لبه های آن قله ها بریده (قطع) شده باشد، تصویر کم (در لبه سمت چپ) یا زیاد (در لبه سمت راست) نوردهی شده است. هیستوگرام چیزی است که مبتدیان باید بعد از این که درک خوبی از مُدهای دستی به دست آوردند، یاد بگیرند.

 

کفشک (هات شو)

 

کفشک (Hot Shoe) یک اسلات (شکاف) در بالای دوربین برای اضافه کردن لوازم جانبی مانند فلاش کفشک است. این اصطلاح هیچ ارتباطی با کفش یا درجه حرارت ندارد.

 

ایزو

 

ایزو (ISO) مشخص می کند که دوربین چقدر نسبت به نور حساس است. به عنوان مثال، ایزو ۱۰۰ به این معنی است که دوربین زیاد حساس نیست – که برای عکاسی در نور روز مناسب است. ایزو ۳۲۰۰ به این معنی است که دوربین بسیار نسبت به نور حساس است، بنابراین شما می توانید از این ایزوی بالاتر برای گرفتن عکس در نور کم استفاده کنید. مشکل اینجاست که به نظر می رسد تصاویر در ایزوی بالا دانه دانه (نویزدار) بوده و جزئیات کمتری دارند. برای به دست آوردن یک نوردهی مناسب، ایزو با دیافراگم و سرعت شاتر متعادل می شود.

 

نوردهی طولانی

نوردهی طولانی (Long Exposure) تصویری است که به مدت طولانی نوردهی شده، یا از یک سرعت شاتر طولانی استفاده کرده است. این تکنیک برای عکاسی از اجسام ثابت در نور کم، یا تبدیل اجسام متحرک به یک تاری هنری مفید است. عکاسی شبانه با نوردهی طولانی می تواند نتایج بسیار باور نکردنی ایجاد کند. به عنوان مثال، این تکنیکی است که اغلب برای عکاسی از رد ستارگان مانند تصویر زیر مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

دستی

 

مُد دستی (Manual) به عکاس اجازه می دهد تا نوردهی را تنظیم کند، به جای این که دوربین این کار را به صورت خودکار انجام دهد. در مُد نوردهی دستی، شما دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو را انتخاب می کنید، و این انتخاب ها بر میزان روشن یا تاریک بودن تصویر تاثیر می گذارند. مُدهای نیمه دستی شامل مُد اولویت دیافراگم (که در آن شما فقط دیافراگم را انتخاب می کنید)، مُد اولویت شاتر (که در آن فقط سرعت شاتر را انتخاب می کنید) و مُد خودکار برنامه ریزی شده (که در آن ترکیبی از دیافراگم و سرعت شاتر را به جای تنظیم آنها به صورت جداگانه انتخاب می کنید) می باشند. دستی می تواند به فوکوس دستی، به جای استفاده از فوکوس خودکار نیز اشاره داشته باشد.

 

نورسنجی

 

استفاده از مُد دستی صرفا مبتنی بر حدس و گمان نیست – یک نورسنج توکار (ساخته شده در داخل دوربین) به هدایت آن تصمیمات کمک می کند، و نشان می دهد که آیا دوربین فکر می کند تصویر زیاد یا کم نوردهی شده است. نورسنجی (Metering) در واقع بر اساس یک رنگ خاکستری متوسط است، بنابراین داشتن اشیاء روشن تر یا تیره تر در تصویر می تواند نورسنج را کمی گیج (مختل) کند. مُدهای نورسنجی نشان می دهند که نورسنج چگونه نور را می خواند. نورسنجی ماتریسی به این معنی است که دوربین نور را از کل صحنه می خواند. نورسنجی مرکزگرا تنها آنچه را که در مرکز کادر است در نظر می گیرد و نورسنجی نقطه ای نور را بر اساس جایی که نقطه فوکوس شما بر روی آن قرار دارد، می سنجد.

 

دستی

 

مُد دستی (Manual) به عکاس اجازه می دهد تا نوردهی را تنظیم کند، به جای این که دوربین این کار را به صورت خودکار انجام دهد. در مُد نوردهی دستی، شما دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو را انتخاب می کنید، و این انتخاب ها بر میزان روشن یا تاریک بودن تصویر تاثیر می گذارند. مُدهای نیمه دستی شامل مُد اولویت دیافراگم (که در آن شما فقط دیافراگم را انتخاب می کنید)، مُد اولویت شاتر (که در آن فقط سرعت شاتر را انتخاب می کنید) و مُد خودکار برنامه ریزی شده (که در آن ترکیبی از دیافراگم و سرعت شاتر را به جای تنظیم آنها به صورت جداگانه انتخاب می کنید) می باشند. دستی می تواند به فوکوس دستی، به جای استفاده از فوکوس خودکار نیز اشاره داشته باشد.

 

نورسنجی

 

استفاده از مُد دستی صرفا مبتنی بر حدس و گمان نیست – یک نورسنج توکار (ساخته شده در داخل دوربین) به هدایت آن تصمیمات کمک می کند، و نشان می دهد که آیا دوربین فکر می کند تصویر زیاد یا کم نوردهی شده است. نورسنجی (Metering) در واقع بر اساس یک رنگ خاکستری متوسط است، بنابراین داشتن اشیاء روشن تر یا تیره تر در تصویر می تواند نورسنج را کمی گیج (مختل) کند. مُدهای نورسنجی نشان می دهند که نورسنج چگونه نور را می خواند. نورسنجی ماتریسی به این معنی است که دوربین نور را از کل صحنه می خواند. نورسنجی مرکزگرا تنها آنچه را که در مرکز کادر است در نظر می گیرد و نورسنجی نقطه ای نور را بر اساس جایی که نقطه فوکوس شما بر روی آن قرار دارد، می سنجد.

 

 

 

نویز

 

نویز (Noise) نقطه های ریز در تصویر است، که حالت دانه دانه بودن یا زبری به آن می دهند. تصاویر گرفته شده در ایزوهای بالا نویز زیادی دارند، بنابراین بهتر است که از کمترین ایزویی که می توانید برای میزان نور موجود در صحنه استفاده کنید.

 

RAW (خام)

 

RAW یک نوع فایل است که به عکاس اجازه می دهد تا کنترل بیشتری بر ویرایش عکس داشته باشد. RAW یک نگاتیو دیجیتال محسوب می شود، که در آن نوع فایل پیش فرض JPEG قبلا کمی پردازش شده است. با این حال، باز کردن فایل RAW به نرم افزار خاصی نیاز دارد، در حالیکه JPEG عمومی تر است.

 

قانون یک سوم

 

قانون ترکیب بندی یک سوم (Rule of Thirds) به صورت فرضی تصویر را هم در جهت افقی و هم عمودی به سه قسمت تقسیم می کند. اغلب جالب ترین ترکیب بندی ها نتیجه قرار دادن سوژه در یکی از تقاطع های آن خطوط فرضی، به جای مرکز تصویر می باشند.

 

 

شاتر بخشی از دوربین است که باز و بسته می شود تا اجازه ورود نور و گرفتن تصویر را بدهد. سرعت شاتر (Shutter Speed) مدت زمانی است که آن شاتر باز می ماند، که بر حسب ثانیه یا کسری از ثانیه، مانند ۱/۲۰۰ s. نوشته می شود. هرچه شاتر طولانی تر باز بماند، اجازه ورود نور بیشتری را می دهد. اما در حالیکه شاتر باز است، هر چیزی که حرکت کند تار می شود، و اگر کل دوربین حرکت کند، کل تصویر تار می شود – به همین دلیل است که برای سرعت شاترهای طولانی تر سه پایه لازم است.

 

کنترل شاتر

کنترل شاتر (Shutter Release) دکمه ای است که برای گرفتن عکس فشار می دهید. خواهش می کنم قابلی نداشت



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

شما سوژه خود را دارید، دوربین خود را دارید، و می خواهید کنترل کامل عکس خود را به دست گیرید. برای گرفتن بهترین عکس داخل دوربین ممکن باید نوردهی را درک کنید.

 

به بیان ساده، نوردهی نوری است که به سنسور برخورد می کند (یا به زبان قدیمی تر، یک فریم از فیلم است). شما نوردهی را با سه پارامتر کنترل می کنید، دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو. این چیزی است که مثلث نوردهی نامیده می شود:

 

با تنظیم هر یک از این تنظیمات، می توانیم نوردهی خود را تغییر دهیم تا تصویر را روشن تر یا تاریک تر کنیم. با این حال تنظیم هر یک از این کنترل ها نه تنها تصویر را روشن تر یا تاریک تر می کند، بلکه برخی از جنبه های دیگر تصویر را نیز تغییر می دهد.

 

بیایید به جزئیات هر یک از این موارد بپردازیم:

 

سرعت شاتر

 

سرعت شاتر اندازه زمانی است که یک سنسور یا فریم فیلم در معرض نور قرار می گیرد. شما با کنترل مدت زمانی که نور را به دوربین خود می تابانید، تصمیم می گیرید که زمان چگونه در آن تصویر نهایی متوقف شود. تفاوت بین یک صدم ثانیه و یک هزارم ثانیه می تواند تفاوت بین به دست آوردن یک عکس حماسی و به دست نیاوردن یک تصویر قابل استفاده باشد.

 

 

 

 

 

 

۲۰۰۰/۱ ثانیه؛ f/2.8؛ ایزو ۸۰۰؛ کانن ۷D؛ EF300mm f/2.8L IS USM

 

انتخاب سرعت شاتر به آنچه که شما در تصویر خود می خواهید بستگی دارد. آیا می خواهید سوژه شما طوری متوقف شود که بتوانید به وضوح تمام جزئیات را ببینید؟ یا چیزی انتزاعی تر می خواهید، که در آن خطوط تار حرکت را نشان می دهند؟ به یاد داشته باشید، سرعت شاترهای سریع به معنی زمان کمتر برای برخورد نور به سنسور می باشند، بنابراین هرچه سرعت شاتر سریع تر باشد، نور کمتری برای تصویر وجود دارد. اگر سرعت شاتر سریع لازم است، دیافراگم و ایزو به شما کمک می کنند تا تصویر مورد نظر خود را به دست آورید.

 

دیافراگم

گشایش (دهانه) لنز، که تحت عنوان دیافراگم شناخته می شود، یک ابزار تکنیکی و هنری برای شما به عنوان عکاس است. با تصمیم گیری در مورد این که ۱) با چه لنزی می خواهید عکس بگیرید ۲) چه ضریب افی (f-stop) را ترجیح می دهید و ۳) چقدر می خواهید از سوژه دور باشید، نوردهی و عمق میدان عکس را کنترل خواهید کرد.

 

 

 

 

هنگامی که شما اندازه دهانه دیافراگم را تغییر می دهید، میزان نور و همچنین مسیری که نور در آن حرکت می کند را تغییر می دهید. این امر مقداری از صحنه که شارپ و در فوکوس خواهد بود را تغییر می دهد. ناحیه ای که در فوکوس قرار دارد تحت عنوان عمق میدان تعریف می شود. یک عمق میدان کم یک ناحیه فوکوس شده را از بقیه پس زمینه جدا می کند، یک عمق میدان زیاد اکثر صحنه را در فوکوس نشان خواهد داد. این که بخواهید ظاهر تصویر مورد نظر خود را به دست آورید، در حالیکه هنوز هم اجازه دهید آنچه که فکر می کنید میزان نور مناسب است به سنسور برخورد کند، جایی است که متوجه خواهید شد دیافراگم نقش مهمی در دید هنری شما ایفا خواهد کرد.

 

 

 

حداقل عمق میدان در مقابل حداکثر عمق میدان

 

ایزو اگر از فیلم استفاده می کنید، انتخاب ایزو محدود به آن چیزی است که جعبه فیلم می گوید، اما زمانی که به صورت دیجیتالی عکس می گیرید، ایزو به ابزاری برای کار در داخل نوردهی تبدیل می شود. ایزو میزان حساسیت سنسور دوربین شما نسبت به نور را توصیف می کند. سنسور نوری که از طریق لنز وارد می شود، از میان دهانه دیافراگم عبور می کند و از واحد شاتر می گذرد را اندازه گیری می کند. تنظیمات ایزو را می توان برای تغییر حساسیت تنظیم کرد. در ایزوهای بالاتر نویز افزایش می یابد، یا اگر از فیلم استفاده می کنید، حالت زبری بیشتر می شود. هنگامی که شما از یک ایزوی بالاتر استفاده می کنید (مثلا حدود ۱۶۰۰ یا ۳۲۰۰)، دوربین عکس را با نور کمتری که وارد دوربین می شود ثبت می کند. سپس سطح نورِ کمتر، تقویت می شود، به طوری که تصویر نهایی روشنایی طبیعی دارد. شما می توانید از یک سرعت شاتر سریع تر با یک ایزوی بالاتر در یک سناریوی نور کم، به قیمت کیفیت تصویر پایین تر (به علت نویز) استفاده کنید.

 

با درک مثلث نوردهی و این که سرعت شاتر، دیافراگم، و ایزو چگونه با هم کار می کنند، می توانید در انواع سناریوهای روشنایی عکاسی کرده و بدانید چطور پارامترها را تنظیم کنید تا نیازهای تصویری که می خواهید ثبت کنید را برآورده کند.

 

 

 

منبع :akasee.ir



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

یک هدف مهم هنگام شروع عکاسی این است که مُد خودکار را غیر فعال کرده و از مُدهای نیمه خودکار اولویت دیافراگم و اولویت شاتر استفاده کنید. این کار در ابتدا دشوار است؟ ممکن است، اما من قول می دهم که کار کردن با کنترل های خلاقانه در دستان شما یکی از اولین و بهترین لذت های عکاسی دیجیتال است.

 

من به افراد یاد می دهم که دلیل عمیق تری برای نام «مُد اولویت» وجود دارد. یک دلیل بدیهی این است که شما کنترل سرعت شاتر یا دیافراگم را در اولویت قرار داده و کنترل بقیه چیزها را به دوربین واگذار می کنید. اما همچنین، می توانید به خودتان یاد دهید که این تصمیم را بر اساس «اولویت عکس» خود قرار دهید.

 

 

 

 

رقص پرچم در میدان آزادی تایپه، تایوان. اولویت عکس: متوقف (فریز) کردن حرکت. سرعت شاتر: ۱/۵۰۰ ثانیه.

 

این مقاله چهار اولویت عکس اصلی را مشخص می کند: متوقف کردن حرکت، نشان دادن حرکت، ایجاد یک عمق میدان کم (سطحی)، و ایجاد یک عمق میدان زیاد (عمیق). هدف این است که شما از خودتان بپرسید کدام یک از اینها اولویت عکس بعدی شماست و سپس مُد و تنظیمات مناسب را برای رسیدن به آن انتخاب کنید.

 

مُد اولویت شاتر

 

مُد اولویت شاتر با حرف «S» بر روی صفحه گردان دوربین های نیکون و سونی و با «Tv» یر روی دوربین کانن مشخص شده است. شاتر مانند پلک شما باز و بسته می شود تا سنسور دوربین را در معرض نور قرار دهد. با انتخاب این مُد، شما می توانید انتخاب کنید که شاتر چقدر باز شود.

 

در مُد اولویت شاتر، شما سرعت شاتر را به عنوان مهم ترین المان برای تصویری که می خواهید بگیرید، اولویت بندی می کنید. سپس دوربین شما برای ایجاد یک نوردهی درست، یک دیافراگم متناسب با آن انتخاب خواهد کرد. این مُد زمانی که اولویت شما متوقف کردن حرکت یا نشان دادن حرکت باشد، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

 

 

اجرای رقص سنتی در قلعه Haemi، کره جنوبی. اولویت: متوقف کردن حرکت. سرعت شاتر: ۱/۱۰۰۰ ثانیه.

 

اولویت #۱ متوقف کردن حرکت

 

بسیاری از اوقات در هنگام عکاسی، شما به تصاویر شارپ در فوکوس دقیق نیاز دارید. سرعت شاتر مهم ترین عاملی است که بر وضوح تصویر تاثیر می گذارد؛ با این حال، نیاز به وضوح تصویر یک اولویت عکس تمام عیار نیست. در اینجا ما در مورد متوقف کردن حرکت سریع صحبت می کنیم.

 

این مُد را برای متوقف کردن حرکت در ورزش ها، آب به سرعت در حال حرکت در مناظر، و سایر حرکات سریع انتخاب کنید. به عنوان مثال، حرکت یک دونده را می توان با سرعت شاتر ۱/۵۰۰ ثانیه متوقف کرد، در حالیکه ورزش های موتوری ممکن است به ۱/۲۰۰۰ ثانیه یا سریعتر نیاز داشته باشند.

 

 

 

من برای این تصویر از رقص پرچم در میدان آزادی تایپه، سرعت شاتر ۱/۸۰۰ ثانیه را برای متوقف کردن حرکت انتخاب کردم. سرعت شاتر سریع علاوه بر متوقف کردن حرکت رقصنده، حرکت پرچم را نیز متوقف کرده و تضمین کرد که نوشته روی آن واضح و خوانا باشد.

 

 

 

 

در حوالی رودخانه گنگ در بنارس، مقدس ترین شهر هند، من شاهد حرکت دسته جمعی خانم ها به پایین پله ها بودم که یک گاو داشت به سمت آنها می رفت. حیوان آماده حمله به آنها بود! من درست قبل از آن از یک بازی کریکت عکس گرفته بودم، بنابراین دوربینم بر روی ۱/۱۰۰۰ ثانیه در مُد اولویت شاتر تنظیم شده بود. من همانطور که گاو به سمت دو زن آخر حمله ور شد قبل از اینکه برگردد و از آنجا دور شود، شروع به عکاسی کردم. حرکت گاو و حالات چهره خانم ها متوقف شد، و یک لحظه ماندگار را به وجود آورد.

 

اولویت #۲ نشان دادن حرکت

 

استفاده از مُد اولویت شاتر، برای نشان دادن حرکت، افکت زیبایی است که به راحتی می توانید در تصاویر خود به کار گیرید. هر چیزی از ماتی حرکتی کم گرفته تا رد نور و افکت های آب رویایی با انواع سوژه های مختلف امکان پذیر است.

 

تصور کنید که در حال عکاسی خیابانی به صورت دستی هستید و به طور اتفاقی به دو رقصنده اجراهای خیابانی برمی خورید. شما می خواهید افرادی که بعدا تصاویر شما را می بینند بتوانند حرکت را حس کنند، بنابراین تصمیم می گیرید که حرکت را به عنوان اولویت عکس خود نشان دهید. از آنجا که یک سرعت شاتر ۱/۵۰۰ ثانیه حرکت اجرا کننده ها را متوقف می کند، می توانید ۱/۲۵۰ ثانیه را امتحان کرده و از آنجا مقدار آن را کم کنید تا وقتی که ماتی حرکتی مورد نظر به دست آید.

 

 

 

 

در حین کار به عنوان عکاس یک تور در کره جنوبی، مسئولیت عکاسی از توریست هایی که برگ های چای سبز را آماده می کردند، به عهده من بود. برای نشان دادن حرکت، من یک عکس نمونه در ۱/۵۰ ثانیه گرفتم و سپس سرعت شاتر را کم کردم تا وقتی که به این ماتی رسیدم. این تصویر ۰٫۴ ثانیه بود مسلما محدودیت های قابل قبول عکاسی به صورت دوربین در دست را داشت اما به لطف تثبیت کننده تصویر لنز و دست های ثابت و محکم من، در نهایت این عکس جالب را گرفتم.

 

اکنون تصور کنید که در هنگام شب در پشت بام یک ساختمان بلند هستید و یک سه پایه دارید. به دلیل ثبات بیشتری که سه پایه فراهم می کند، می توانید شاتر را به طور قابل توجهی طولانی تر باز کنید. با انتخاب تنظیمات مناسب، می توانید به پس زمینه های واضح، سوژه های مات، و رده های نوری که در بالای یکدیگر قرار دارند، برسید.

 

 

 

یک منظره شهری شبانه از رودخانه هان و برج نمسان سئول که دارای رده های نور سفید و قرمز است. من از سرعت شاتر ۱۵ ثانیه استفاده کردم تا اجازه دهم که نور از ماشین های متعدد به سنسور من برسد، و در رگه های نور طولانی در تصویر نهایی تجمع پیدا کند. هیچ قانون طلایی برای تعداد ثانیه ها وجود ندارد، بنابراین فقط از آزمایش کردن لذت ببرید.

 

مُد اولویت دیافراگم

 

مُد اولویت دیافراگم با حرف «A» بر روی صفحه گردان دوربین های نیکون و سونی و با «Av» بر روی کانن مشخص شده است. مانند عنبیه چشم انسان، دیافراگم نیز حفره (روزنه) ای دارد که باز می شود تا سنسور دوربین را در معرض نور قرار دهد. با انتخاب این مُد، می توانید انتخاب کنید که دیافراگم چقدر عریض یا باریک باز شود. هرچه عدد f کمتر باشد، حفره عریض تر (بازتر) است. کنترل دیافراگم عمدتا برای تاثیرگذاری بر چیزی که تحت عنوان عمق میدان شناخته می شود، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

شما پرتره هایی را دیده اید که در آن سوژه در فوکوس شارپ است، اما پس زمینه به زیبایی مات شده است؛ این عمق میدان کم نامیده می شود. همچنین، مناظر فوق العاده ای را دیده اید که در آن کل تصویر از جلو تا عقب در فوکوس واضح شارپ است؛ این یک عمق میدان زیاد است.

 

با انتخاب مُد اولویت دیافراگم، دیافراگم را به عنوان المان اصلی برای تصویری که می خواهید بگیرید، مشخص می کنید. سپس دوربین شما برای ایجاد یک نوردهی درست، یک سرعت شاتر متناسب با آن انتخاب می کند. این مُد زمانی که اولویت های شما ایجاد یک عمق میدان زیاد یا کم هستند، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

صاحب غرفه در بازار مادر در ایمفال، مانیپور هند. اولویت: عمق میدان کم. دیافراگم انتخاب شده: f/2.0.

 

اولویت #۳ ایجاد یک عمق میدان کم

به عنوان یک عکاس سفر متخصص پرتره، ایجاد یک عمق میدان کم اغلب اولویت من است. این به من اجازه می دهد تا سوژه عکسم (به عنوان مثال، چهره یک شخص، و به طور خاص چشم های آنها) در فوکوس شارپ باشد، در حالیکه پس زمینه یک ماتی رویایی داشته باشد. برای رسیدن به این افکت، شما باید یک مقدار دیافراگم کم انتخاب کنید.

 

اگر با یک لنز کیت عکاسی می کنید، کمترین مقدار در دسترس برای شما ممکن است f/3.5 باشد. با این حال، با یک لنز دارای فاصله کانونی ثابت (پرایم)، این مقدار کمتر خواهد بود، که این نوع لنز را برای عکاسی پرتره مناسب می کند. بیایید نگاهی به دو تصویر نمونه زیر بیاندازیم.

 

 

 

 

یک بانوی هندو در حال دعا کردن در مراسم Ganga Aarti بنارس، هند. هنگامی که من مردم را ملاقات می کنم و از آنها عکس پرتره می گیرم، مطمئن می شوم که لنز Sigma 35mm 1.4 Art ام بر روی دوربین قرار داشته باشد. دیافراگم انتخاب شده برای این عکس f/1.4 بود، که یک پس زمینه مات زیبا را تضمین می کرد.

 

 

 

 

یکی از ساکنان روستای Houtong Cat شمال تایوان. دیافراگم انتخاب شده: f/2.8. این نمونه خوبی از عمق میدان کم است. جلوی چنگ های گربه و همچنین پشت بدنش مات شده است. تنها یک سطح کانونی باریک در فوکوس واضح و شارپ است. هرچه مقدار دیافراگم انتخاب شده کمتر باشد، این قطعه سطح کانونی باریک تر می شود. برای این عکس، من بر روی چشم چپ گربه فوکوس کرده، و اطمینان حاصل کردم که این شارپ ترین نقطه تصویر باشد.

 

اولویت #۴ ایجاد یک عمق میدان زیاد

در مقابل، یک عمق میدان زیاد، وضوح جلو به عقب را در کل تصویر میسر می سازد، و آن را به اولویت عکس برای عکس های منظره تبدیل می کند. اگر کمترین مقدار دیافراگم، باریک ترین سطح کانونی و مات ترین پس زمینه را ارائه می دهد، پس قطعا بالاترین مقادیر دیافراگم، بهترین تنظیمات منظره را فراهم می کند، درست است؟ نه اشتباه است. لنز شما ممکن است قابلیت f/22 را داشته باشد، اما لطفا آن را انتخاب نکنید.

 

بالاترین مقادیر دیافراگم می توانند اعوجاج تصویر ایجاد کنند. من توصیه می کنم که برای عکاسی منظره با سه پایه، بالاتر از f/16، و برای عکاسی به صورت دوربین در دست بالاتر از f/11 نروید. یک انتخاب خوب برای عکاسی دوربین در دست از مناظر در واقع f/8 است، چون یک عمق میدان متوسط تا زیاد ارائه می دهد، در حالیکه انتخاب یک ایزوی پایین تر و سرعت شاتر سریع تر را برای رسیدن به یک تصویر شارپ تر میسر می سازد.

 

 

 

معبد زیبای ایتسوکوشیما در میاجیما، یکی از سه چشم انداز ژاپن – منطقه هیروشیما. یک مقدار دیافراگم بالاتر، حفره باریک تری ایجاد می کند که نور از میان آن به سنسور شما می رسد. عمق میدان زیاد یکی از افکت های اصلی است، که در عکس های منظره وضوح از جلو به عقب ایجاد می کند. برای این تصویر، من یک دیافراگم f/7.1 انتخاب کردم و بر روی استخر آب در پیش زمینه فوکوس نقطه ای کردم.

 

 

 

 

در مسیر جاده «Zero Point»، انتهای جاده رو به سمت شمال در Sikkimese Himalayas، و پشت سر به سمت دره Yumthang، در Sikkim هند است. این یک عکس منظره ساده دستی است، که برای آن من f/8 را انتخاب کردم چون اولویت عکس من عمق میدان زیاد بود.

 

نتیجه گیری

این چهار اولویت عکس اصلی را به خاطر بسپارید و آنها را با استفاه از مُدهای اولویت دیافراگم و شاتر تمرین کنید. فراموش نکنید که نظرات خود را در زیر به اشتراک بگذارید.

 

 

 

منبع : akasee.ir

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

یک لنز با ضریب اف ۱٫۴ نسبت به لنزی با ضریب اف ۲٫۸ اجازه ورود ۴ برابر نور بیشتری را خواهد داد، چراکه گشودگی دیافراگم ۲ پله (Stop) بیشتر است. از f/1.4 تا f/2 یک پله، و از f/2 تا f/2.8 یک پله و می دانیم که هر پله کاهش ضریب اف ورود نور را دو برابر بیشتر خواهد کرد. ضریب اف ها (f-numbers)، یک سری اعداد ریاضی هستند که بیانگر اندازه گشودگی دیافراگم لنز می باشند. به خاطر سپردن یا حفظ کردن مقیاس یا درجه بندی ضرایب اف ساده نیست، اما اطلاعات مفیدی به عکاس می دهد. فیلمساز گریفین هاموند یک ترفند فوق العاده ساده آموزش داده که تنها به حفظ کردن اعداد ۱ و ۱٫۴ نیاز دارید و ضریب اف های بعدی از این دو عدد ساخته می شوند.

 

 

 

 

 

 

 

در تصویر فوق مقیاس ضریب اف ها را مشاهده می نمایید. این اعداد (f-numbers) که قسمتی از یک تصاعد هندسی هستند، بیانگر میزان گشودگی دیافراگم می باشند. همانطور که می دانید هرچه از اعداد کوچک تر به سمت اعداد بزرگ تر می رویم گشودگی دیافراگم کمتر می شود و در نتیجه نور ورودی به لنز کم تر خواهد بود. بین هر یک از اعداد فوق یک پله یا Stop در نظر گرفته می شود. هر پله افزایش ضریب اف (مثلا از f/2.8 به f/2) نور ورودی را دو برابر افزایش داده و هر پله کاهش ضریب اف (مثلا از f/5.6 به f/8) نور ورودی ۲ برابر کاهش می دهد.

 

روش ساده حفظ کردن ضریب اف ها

لنزک: گریفین هاموند (Griffin Hammond) در ویدیو زیر روشی خیلی ساده را برای به خاطر سپردن این اعداد آموزش داده است، کافیست ۱ و ۱٫۴ را در ذهن داشته باشید و هر یک از این اعداد را دو برابر کنید (و برخی جاها رُند کنید). پس دو عدد یا ضریب اف (f/number) بعدی که ۲ و ۲٫۸ هستند تولید می شوند. و همینطور ادامه دهید. تصویر زیر را مشاهده نمایید:

 

 

 

 

منبع : لنزک 

 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : چهار شنبه 22 مرداد 1399
.

 

 

 

 

هنگام شروع عکاسی، یکی از ترسناک ترین و گیج کننده ترین چیزها برای یک مبتدی این است که تصمیم بگیرد از کدام مُد نوردهی دوربین استفاده کند. در حالیکه مُدهای خودکار برای تازه کارها مطمئن تر هستند، اما زمانی خواهد آمد که شما یا می خواهید یا مجبورید کنترل بیشتری بر دوربین خود داشته باشید تا نتایج مورد نظر خود را به دست آورید. اما از کجا باید بدانید که از کدام مُد دوربین استفاده کنید؟ در این مطلب لنزک به شما آموزش خواهیم داد.

 

 

 

 

مُد اولویت دیافراگم یک انتخاب عالی برای صحنه ای مثل این است که در آن می دانید عمق میدان عمیقی برای نگه داشتن کل صحنه در فوکوس می خواهید.

 

در این مطلب لنزک در مورد شرایط خاص عکاسی و مُد دوربین مناسب برای هر یک از آنها صحبت خواهیم کرد.

 

الفاصول اولیه

 

ابتدا در مورد اصول اولیه نوردهی (دیافراگم/سرعت شاتر/ایزو) توضیح خواهیم داد. اگر با آن ها آشنا هستید، این قسمت را رد داده و مستقیم به سراغ قسمت «ب» مطلب و مُد های نوردهی بروید.

 

عمق میدان (depth of field) چیست؟

 

دوربین فقط می تواند لنزش را در یک نقطه فوکوس کند، اما ناحیه ای از جلو و عقب این نقطه وجود دارد که همچنان شارپ و واضح دیده می شود. به این ناحیه عمق میدان (DOF) می گویند. سایزش متغیر است و با «کم عمق» (فقط یک ناحیه باریک شارپ دیده می شود) و «عمیق» (بیشتر عکس شارپ دیده می شود) بیان می شود.

 

عمق میدان، یا کنترل اینکه چه قسمت هایی از عکس شارپ بیافتد، یکی از مزایای داشتن دوربین SLR است. با چشمان خود به صحنه نگاه کنید، معمولا همه چیز در فوکوس است (مات نمی بینید). اما نیازی نیست عکس های شما هم این چنین باشند.

 

دیافراگم

 

 

 

دیافراگم میزان باز شدن یا گشودگی لنز است، که تعیین می کند دقیقا چقدر نور وارد دوربین شود و به سنسور تصویر برخورد کند. هرچه ضریب اف کوچک تر باشد دیافراگم باز تر و هرچه عدد بزرگ تری انتخاب شود، دیافراگم بسته تر خواهد بود. برای مثال دیافراگم f/1.8 گشودگی بیشتری نسبت به f/8 دارد. دیافراگم همچنین بر «عمق میدان» تاثیر می گذارد.

 

به عنوان مثال، لنزهایی با حداکثر گشودگی دیافراگم f/1.8، عمق میدان بسیار کمی خواهند داشت. همان لنز اگر بر روی f/16 تنظیم شود، عمق میدان بیشتری خواهد داشت. یک راه آسان برای به خاطر سپردن این مسئله این است که اعداد کوچکتر (ضرایب اف کوچک تر مثل f/1.8)، عمق میدان کمتر و اعداد بزرگتر (ضرایب اف بزرگ تر مثل f/16)، عمق میدان بیشتری به شما می دهند.

 

 

زمانی که می خواهید پس زمینه مات شود، تنظیم یک دیافراگم باز برای ایجاد یک عمق میدان کم، کلید کار است. از مُد اولویت دیافراگم می توان در مواردی مثل این استفاده کرد (ادامه مطلب را بخوانید تا در این مورد بیشتر یاد بگیرید).

 

سرعت شاتر

 

سرعت شاتر مقدار زمانی که نور هنگام ورود به دوربین به سنسور برخورد می کند را مشخص می کند. هرچه سرعت شاتر سریع تر باشد، نور مدت کم تری به سنسور برخورد می کند. سرعت شاتر با ثانیه مشخص می شود، مانند ۱/۱۲۵ ثانیه، ۱/۶۰ ثانیه، یا ۱/۱۰۰۰ ثانیه. سرعت شاترهای سریع تر مانند ۱/۵۰۰ ثانیه، حرکت را ثابت می کنند، در حالیکه سرعت شاترهای آهسته تر مانند ۱/۲ ثانیه، ۱ ثانیه، یا حتی ۳۰ ثانیه، حرکت را بیشتر به صورت مات نشان می دهند. هرچه سرعت شاتر طولانی تر باشد، ماتی حرکت بیشتری ایجاد خواهد شد.

 

ایزو

 

ایزوی دوربین شما تعیین می کند که سنسور چقدر نسبت به نور حساس باشد. اعداد کمتر مانند ایزو ۱۰۰ یا ۲۰۰ به این معنی هستند که سنسور دوربین شما کمتر نسبت به نور حساس است و در شرایط روشن، مثلا در نور مستقیم خورشید مورد استفاده قرار می گیرند. هنگامی که نور کمتری وجود دارد، مثلا در سایه، یا فضای داخلی، می توانید از یک ایزوی بالاتر مانند ۸۰۰، ۱۶۰۰، یا ۳۲۰۰ استفاده کنید تا دوربین خود را نسبت به نور حساس تر کنید. ایزو نقش مهمی در موقعیت های مختلف ایفا می کند که در ادامه در مورد آن بحث خواهم کرد، بنابراین همیشه به خاطر داشته باشید که می توانید این تنظیمات را تغییر دهید، و از این که در صورت نیاز ایزو را بالا ببرید نترسید.

 

بمُدهای نوردهی دوربین

 

 

 

 

قبل از این که به ادامه مطلب بپردازیم، می خواهم تصریح کنم که راه های زیادی برای رسیدن به یک نتیجه مورد نظر خاص با دوربینتان، با استفاده از هر یک از این مُدها وجود دارد. هنگامی که شما رابطه بین سرعت شاتر، دیافراگم، و ایزو را درک کنید، می توانید هر کاری که بخواهید در هر یک از این مُدها انجام دهید.

 

اما کدام مُد نوردهی برای کدام موقعیت بهتر است؟ شما باید تصویر خود را تجسم کنید تا بتوانید تصمیم بگیرید.

 

مُد برنامه 

 

(Program Mode) در سمت پیشرفته دکمه چرخان مُد های دوربین قرار دارد، و اغلب با حرف P نشان داده می شود. در این مُد، دوربین دیافراگم، ایزو، و سرعت شاتر را برای شما تنظیم خواهد کرد. بنابراین چه موقع باید از مُد برنامه استفاده کنید؟

 

مُد برنامه زمانی که شما به طور خاص به دنبال هیچ افکتی نیستید، خوب است. دوربین شما، زمانی که بر روی مُد برنامه تنظیم شود، تلاش خواهد کرد تا یک نوردهی مناسب به شما بدهد که بتوانید دوربین را در دست نگه دارید، به این معنی که شما نیازی به استفاده از یک سه پایه برای محکم کردن دوربین خود نداشته باشید. این مُد برای وقتی که شما به طور اتفاقی عکاسی می کنید و فقط می خواهید مطمئن شوید که نوردهی های شما درست هستند، خوب است.

 

این مُد نوردهی در این زمینه بسیار شبیه مُد خودکار است، با این تفاوت که شما می توانید نوردهی که دوربین تنظیم می کند، و همچنین بسیاری از تنظیمات دیگر مانند تراز سفیدی را نادیده بگیرید یا تغییر دهید. علاوه بر این، در مُد خودکار، دوربین زمانی که فکر می کند به نور بیشتری نیاز است، فلاش را پاپ آپ می کند. اما در مُد برنامه، فلاش پاپ آپ نمی شود مگر این که شما به آن بگویید این کار را انجام دهد.

 

اولویت دیافراگم

 

در برخی از دوربین ها، این مُد با حرف A بر روی دکمه چرخان مُد های دوربین نشان داده می شود، در حالیکه در دوربین های کانن با Av، به معنی مقدار دیافراگم (Aperture Value) نشان داده می شود. در هر صورت، در این مُد، شما دیافراگم و ایزویی که می خواهید را تنظیم می کنید و دوربین سرعت شاتر مناسب را برای شما تنظیم می کند. بنابراین چه موقع باید از مُد اولویت دیافراگم استفاده کنید؟

 

 

 

 

زمانی که یک عمق میدان کم تر می خواهید، مثلا در یک پرتره، استفاده از اولویت دیافراگم و تنظیم یک دیافراگم باز، گزینه ای عالی است.

 

برای تعیین پاسخ، تصویر نهایی را در ذهن خود مجسم کنید. می خواهید چطور به نظر برسد؟ به طور کلی، اگر تصمیم گرفتید که مهم ترین عامل در تصویر شما یک عمق میدان خاص باشد، باید از مُد اولویت دیافراگم استفاده کنید تا بتوانید دوربین خود را مجبور کنید عمق میدانی که می خواهید را به شما بدهد. به عنوان مثال، اگر در حال گرفتن یک عکس پرتره هستید، احتمالا می خواهید سوژه شما در فوکوس واضح و شارپ باشد، اما همچنین ممکن است بخواهید پس زمینه کمی مات تر باشد، تا تمرکز بیننده بر روی سوژه حفظ شود. یک پس زمینه خارج از فوکوس (مات) از پرت شدن حواس بیننده جلوگیری می کند و به قرار گرفتن تمرکز روی سوژه اصلی کمک می کند. بنابراین ممکن است بخواهید از یک دیافراگم نسبتا باز مانند f/4 استفاده کنید، تا عمق میدان کافی برای شارپ نگه داشتن سوژه خود ایجاد کنید، و در عین حال اجازه دهید پس زمینه به خوبی تار شود.

 

اما مراقب سرعت شاتر خود نیز باشید

 

با این حال، مهم است توجه داشته باشید که شما باید مراقب تنظیمات سرعت شاتر خود نیز باشید. اگرچه دوربین این مورد را برای شما تنظیم خواهد کرد، اما برخلاف مُد برنامه، یک سرعت شاتر به اندازه کافی سریع برای عکاسی دوربین در دست به شما نمی دهد. اگر نور کافی وجود نداشته باشد، این امر منجر به یک سرعت شاتر آهسته تر خواهد شد که ممکن است برای ثابت کردن هر گونه حرکت سوژه به اندازه کافی سریع نباشد. این می تواند به کمی تاری ناشی از لرزش دست ها یا حرکت جزئی سوژه شما منجر شود. اگر سرعت شاتر انتخاب شده توسط دوربین (بر اساس دیافراگمی که شما تنظیم کرده اید) به اندازه کافی سریع نیست که حرکت را در این موقعیت ثابت کند، شما باید ایزو را بالا ببرید. بالا بردن ایزو، با توجه به دیافراگمی که شما تنظیم کرده اید، به طور موثر سرعت شاتر را افزایش خواهد داد.

 

 

 

 

اولویت دیافراگم هنگام عکاسی از منظره ای که در آن شما یک عمق میدان زیاد می خواهید، و نیازی نیست که سرعت شاتر بر روی هیچ مقدار خاصی تنظیم شود تا به یک روش خاص حرکت را ثابت کند، یک گزینه عالی است.

 

برای عکاسی منظره

 

موقعیت دیگری که می توانید از مُد اولویت دیافراگم استفاده کنید برای یک عکس منظره است که در آن شما ممکن است عمق میدان بیشتری برای نگه داشتن کل صحنه در فوکوس بخواهید. در این وضعیت، هدف اصلی شما به دست آوردن مقدار زیادی عمق میدان برای حفظ کل صحنه در فوکوس است، بنابراین باید یک دیافراگم f/11 یا حتی f/16 برای ثبت مقدار بیشتری از صحنه به طور شارپ (واضح) تنظیم کنید. در این وضعیت، اگر از یک سه پایه استفاده می کنید، سرعت شاتر ممکن است عامل چندان مهمی برای شما نباشد.

 

اما اگر دوربین را در دست نگه می دارید، باید به سرعت شاتری که دوربین تنظیم می کند توجه کنید تا مطمئن شوید که برای جلوگیری از لرزش دوربین به اندازه کافی سریع است. علاوه بر این، اگر آب یا ابر در حال حرکت وجود دارد، یا باد بر روی درختان یا چمن می وزد، باید مطمئن شوید سرعت شاتری که دوربین تنظیم می کند، آن حرکت را به میل شما به طور مناسب ثابت خواهد کرد. اگر اینطور نیست، شما باید ایزو را تنظیم کنید تا دوربین یک سرعت شاتر مناسب تر تنظیم کند.

 

اولویت شاتر

 

 

 

 

زمانی که می دانید به یک سرعت شاتر خاص نیاز دارید، مانند این تصویر که در آن از تکنیک پنینگ استفاده شده است، اولویت شاتر اغلب بهترین انتخاب است.

 

اولویت شاتر در اکثر دوربین ها معمولا با حرف S نشان داده می شود، اما کانن از Tv استفاده می کند، که به مقدار زمان (Time Value) برای نشان دادن مُد اولویت شاتر اشاره دارد. مُد اولویت شاتر درست برعکس اولویت دیافراگم است. در این مُد، شما سرعت شاتری که می خواهید و همچنین ایزو را تنظیم می کنید، و اجازه می دهید دوربین دیافراگم مناسب را انتخاب کند. این مُد زمانی که شما تصمیم گرفته اید حرکت را به یک روش خاص ارائه دهید که مولفه اصلی تصویر شما باشد، یک انتخاب عالی است.

 

عکاسی ورزشی

 

به عنوان مثال، فرض کنید که در حال عکاسی از یک رویداد ورزشی هستید. شما به احتمال زیاد می خواهید حرکت ورزشکاران را در زمین فریز یا ثابت کنید. برای انجام این کار، به یک سرعت شاتر سریع مانند ۱/۵۰۰ ثانیه یا حتی ۱/۱۰۰۰ ثانیه نیاز دارید. در مُد اولویت شاتر، شما باید دوباره مراقب ایزو باشید تا مطمئن شوید که دوربین یک نوردهی مناسب به شما می دهد. معمولا، نشانگر نوردهی در منظره یاب شما فلاش خواهد زد تا نشان دهد که در تنظیمات فعلی، نمی توان به نوردهی مناسب دست یافت. در این مورد، ایزو را بالا ببرید تا به نوردهی مناسب برای سرعت شاتری که می خواهید برسید.

 

 

 

 

زمانی که می دانید به یک سرعت شاتر سریع برای ثابت کردن حرکت نیاز دارید، مانند وقتی که در حال عکاسی ورزشی هستید، باید از مُد اولویت شاتر استفاده کنید.

 

به عنوان یک مثال دیگر، فرض کنید که یک سرعت شاتر آهسته تر برای ایجاد یک اثر پنینگ می خواهید. باز هم باید سرعت شاتر صحیح را برای ایجاد این اثر تنظیم کنید، و اجازه دهید دوربین دیافراگم را تنظیم کند. هر زمان که دغدغه اصلی، ظاهر حرکت در یک تصویر باشد، اولویت شاتر انتخاب خوبی برای عکاسی یا مُد دوربین است.

 

 

 

 

مثال دیگری از استفاده از یک سرعت شاتر آهسته برای ایجاد اثر پنینگ در مُد اولویت شاتر.

 

مُد دستی

هنگامی که شما با تغییر تنظیمات راحت شدید و واقعا بخواهید کنترل دوربین خود را به دست گیرید، مُد نوردهی دستی (Manual) راه انجام این کار است. شما تمام تنظیمات خود را با توجه به این که می خواهید تصویر نهایی شما چطور به نظر برسد تنظیم می کنید.

 

مراقب نورسنج باشید

 

حواستان به نورسنج دوربین باشد، در این صورت به شما کمک خواهد کرد ترکیب مناسب سرعت شاتر، ایزو، و دیافراگم را پیدا کنید. مُدهای نیمه خودکار با اجازه دادن به شما برای انتخاب تنظیماتی برای داشتن اولویت، کمی از بار ذهنی شما را کم می کنند، اما گاهی اوقات شما باید کنترل کامل را به دست بگیرید.

 

 

 

 

 

مُد دستی زمانی که می خواهید افکتی ایجاد کنید که مُدهای نوردهی عادی دوربین به طور معمول نمی توانند آن را ایجاد کنند، مانند این سیلوئت، بهترین انتخاب است.

 

نوردهی های طولانی تر از ۳۰ ثانیه

 

یک نمونه که در آن شما باید کنترل کامل را به دست بگیرید، هنگام ایجاد یک نوردهی طولانی تر از ۳۰ ثانیه است. دوربین های امروزی سرعت شاترهای طولانی تر از این ندارند، بنابراین شما باید در ذهن خود حساب کنید که چه مدت شاتر را باز بگذارید، و سپس از حالت عکاسی Bulb برای انجام این کار استفاده کنید. هر موقع که دوربین نتواند نوردهی را به درستی محاسبه کند، زمان خوبی برای استفاده از مُد دستی است.

 

لنزک: در برخی دوربین ها، حالت عکاسی Bulb برای نوردهی های طولانی تر از ۳۰ ثانیه یک مُد نوردهی اختصاصی با نام B روی دکمه چرخان مُد ها دارد. در برخی دوربین ها نیز پس از انتخاب مُد نوردهی دستی، و تنظیم سرعت شاتر روی بیش از ۳۰ ثانیه ظاهر می گردد.

 

 

هنگام ایجاد تصاویر با استفاده از یک نوردهی طولانی، مانند این یکی با زمان نوردهی دو دقیقه، مُد دستی بهترین (یا احتمالا تنها) گزینه است.

 

موقعیت دیگری که می توانید از مُد دستی استفاده کنید زمانی است که روشنایی در یک صحنه به طور خاص چالش برانگیز است، مانند وقتی که سایه های تیره زیادی وجود دارد. دوربین شما سعی می کند سایه های عمیق را نوردهی کند، که باعث می شود هایلایت ها (قسمت های روشن) بیش از حد نوردهی شوند. استفاده از یک تنظیمات دستی برای نادیده گرفتن انتخاب های دوربین در دستیابی به یک نوردهی رضایت بخش به خوبی عمل خواهد کرد.

 

خلاصه

همانطور که اشاره کردم، راه های زیادی برای ثبت یک تصویر و رسیدن به تنظیمات مشابه وجود دارد. اما هر بار که من در حال عکاسی هستم، لیست زیر را در ذهنم مرور می کنم:

 

۱- عمق میدان کم می خواهم یا زیاد؟

 

۲- می خواهم حرکت را ثابت کنم یا کمی ماتی حرکت اشکالی ندارد؟

 

۳- کدام یک از دو گزینه بالا برای این تصویر مهم تر است؟

 

۴- آیا یکی از مُدهای اولویت برای نور موجود در صحنه مناسب است؟

 

پاسخ این چهار پرسش باید شما را به سمت مُد نوردهی صحیح برای عکسی که می خواهید هدایت کند.

 

 

 

می توان در هنگام عکاسی ورزشی به منظور تنظیم یک سرعت شاتر سریع برای ثابت کردن حرکت، از مُد اولویت شاتر استفاده کرد.

 

 

منبع : لنزک



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

یکی از مهم ترین انتخاب هایی که شما هنگام گرفتن یک عکس پیش رو دارید این است که تصمیم بگیرید از چه سرعت شاتری استفاده کنید. سرعت شاتر میزان نوری که وارد دوربین شما می شود، و نحوه ثبت حرکت را کنترل می کند. در ادامه این مطلب لنزک، روشی برای یادگیری و تمرین سرعت شاتر در خانه را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

 

سرعت شاتر سریع تر حرکت را فریز یا ثابت می کند و سرعت شاترهای آهسته تر می توانند تاری ایجاد کنند. هر دو انتخاب می توانند تصاویری عالی ایجاد کنند. در این روش ساده که شما می توانید در خانه با پنکه سقفی انجام دهید، فرصت خواهید داشت تنظیمات دوربین خود در سرعت شاترهای مختلف را تمرین کرده و ببینید هر یک از آنها چگونه بر حرکت در تصویر تاثیر می گذارند.

 

توجه: احتمال این زیاد است که پنکه سقفی در دسترس نداشته باشید، اما همچنان می توانید روش معرفی شده در این مطلب لنزک را امتحان کنید. کافیست شیر آب را طوری تنظیم کنید که قطره ها با نرخی به نسبت سریع بچکند… سپس روشی که امروز می آموزید را روی آن امتحان کنید. همچنین عکاسی با سرعت های شاتر مختلف (سریع و آهسته) از ماشین ها یا افراد در حال عبور و مرور نیز می تواند جایگزین مناسبی باشد.

 

بهتر است این کار را در طول روز زمانی که کمی نور محیط در اتاق وجود دارد انجام دهید. شما ممکن است تصمیم بگیرید با لامپ سقفی روشن یا خاموش عکس بگیرید، هر کدام که بهتر جواب بدهد. یا ممکن است هر دو روش را امتحان کنید تا ببینید کدام را بیشتر دوست دارید.

 

برای شروع، دوربین خود را بر روی مُد نوردهی اولویت شاتر (Tv یا S)، یا مُد نوردهی دستی (M) تنظیم کنید، و چند عکس آزمایشی برای بررسی نوردهی خود بگیرید. برای به دست آوردن سازگار ترین نتایج، دوربین خود را بر روی یک سه پایه قرار دهید. من همچنین برای ایجاد ثبات تصمیم گرفتم بر روی صفحه نقره ای روی لامپ پنکه سقفی فوکوس کنم. این کار ممکن است در روشی مثل این نیازمند مهارت باشد، چون فوکوس خودکار شما می تواند گیج شده و بر روی سقف، پره های پنکه، یا بند زنجیر آن فوکوس کند. (توجه: شما ممکن است فوکوس دکمه پشتی را در اینجا امتحان کنید، یا از فوکوس خودکار استفاده کرده و سپس آن را قفل کنید یا به مُد فوکوس دستی تغییر دهید).

 

 

 

f/8 at 1/125th, ISO 1600

 

سری عکس های خود را با سرعت شاتر ۱/۱۲۵ ثانیه شروع کنید. توجه داشته باشید که من بر روی صفحه فلزی بر روی لامپ فوکوس کردم، و چقدر شارپ شده است. تاری در پره های پنکه به وسیله حرکت ایجاد شده است. همچنین به زنجیر نگاه کنید. در سمت لامپ شارپ است، اما به تدریج همانطور که به سمت انتهای زنجیر می رسیم، فوکوس کم می شود (از فوکوس خارج و تار یا مات می شود).

 

اکنون سرعت شاتر خود را به ۱/۶۰ ثانیه کم کنید، و ببینید چه اتفاقی می افتد. اگر دارید در مد دستی عکس می گیرید، به یاد داشته باشید که وقتی سرعت شاتر خود را تغییر می دهید، باید دیافراگم یا ایزو را نیز تغییر دهید.

 

 

 

 

f/11 at 1/60th, ISO 1600

 

به تاری پره ها در ۱/۶۰ ام ثانیه توجه کنید. سپس، از نزدیک نگاه کنید و آنگاه می توانید ببینید که زنجیرها کمی حرکت می کنند. عمق میدان نیز بیشتر (عمیق تر) شده است، ببینید که بین صفحه فلزی روی لامپ و زنجیرها چقدر در فوکوس است.

 

لنزک: عکاسی در مُد اولویت با شاتر انجام گرفته، در نتیجه کاهش سرعت شاتر منجر به انتخاب دیافراگم بسته تری (f/11) توسط دوربین شده است. می دانیم که هرچه دیافراگم بسته تر انتخاب شود (ضرایب اف بزرگ تر) عمق میدان بیشتر شده و صفحه فوکوس وسیع تر می شود.

 

اکنون سرعت شاتر را کمی آهسته تر تنظیم کنید.

 

 

 

 

f/13 at 1/40th, ISO 1600

 

در ۱/۴۰ ثانیه متوجه چه چیزی می شوید؟ به دلیل تاری به نظر می رسد که پره ها سریع تر حرکت می کنند، اما در مورد پنکه چیزی تغییر نکرده است. عمق میدان بیشتری نیز وجود دارد، اکنون قسمت زیادی از زنجیر در فوکوس است.

 

بیایید آن را حتی آهسته تر انتخاب کنیم.

 

 

 

 

 

f/20 at 1/20, ISO 1600

 

اکنون، در ۱/۲۰ ام ثانیه، پره های پنکه ظاهر جدیدی پیدا کرده اند و زنجیر بیشتر در فوکوس قرار گرفته است (واضح یا شارپ تر شده). اجازه دهید آن را حتی از این هم آهسته تر کنیم و ببینیم چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

 

f/32 at 1/8th, ISO 1600

 

در ۱/۸ ام ثانیه، پره ها تقریبا غیر قابل تشخیص هستند، و توجه داشته باشید که صفحه فلزی به اندازه عکس های دیگر شارپ نیست.

 

اکنون اجازه دهید برگردیم و سرعت شاتر را زیاد کنیم (سرعت شاتر سریع تری انتخاب کنیم). سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه را امتحان کرده و ببینید چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

 

f/5.6 at 1/250th, ISO 1600

 

این عکس را با تصویر اول مقایسه کنید، که در ۱/۱۲۵ ثانیه گرفته شد. می توانید ببینید که پره ها هنوز حرکت دارند، و به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. در f/5.6، زنجیر به طور قابل توجهی بیشتر از دیافراگم f/32 خارج از فوکوس است.

 

سپس، سرعت شاتر خود را به ۱/۵۰۰ ام ثانیه تغییر دهید.

 

 

 

 

f/4 at 1/500th, ISO 1600

 

در ۱/۵۰۰ ام ثانیه، پره های پنکه هنوز هم کمی حرکت را نشان می دهند. اکنون ۱/۱۰۰۰ ثانیه را امتحان کنید.

 

 

 

f/2.8 at 1/1000th, ISO 1600

 

در سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه، پره های پنکه فریز یا ثابت شده اند. تقریبا اینطور به نظر می رسد که پنکه نمی چرخد. به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. زنجیر به دلیل عمق میدان کم در دیافراگم f/2.8 خارج از فوکوس یا مات است.

 

در اینجا دو مورد از نمونه های دنیای واقعی وجود دارد که نشان می دهد چطور می توانید این تنظیمات را در عکاسی خود به کار ببرید:

 

 

 

 

عکس سمت راست با سرعت شاتر آهسته ۱/۲ ثانیه گرفته شده، این نوردهی طولانی باعث شده حرکت آب به زیبایی نشان داده شود و به اصطلاح آب شیری یا ابریشمی ثبت شده است. در عکس سمت چپ سرعت شاتر به نسبت سریع تر انتخاب شده (۱/۳۰ ثانیه) و حرکت آب تا حدودی فریز یا ثابت شده است.

 

همچنین می توانید روش بالا را با ثابت نگه داشتن دیافراگم و تغییر ایزو انجام دهید.

 

 

منبع : لنزک 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

یکی از مهم ترین انتخاب هایی که شما هنگام گرفتن یک عکس پیش رو دارید این است که تصمیم بگیرید از چه سرعت شاتری استفاده کنید. سرعت شاتر میزان نوری که وارد دوربین شما می شود، و نحوه ثبت حرکت را کنترل می کند. در ادامه این مطلب لنزک، روشی برای یادگیری و تمرین سرعت شاتر در خانه را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

 

سرعت شاتر سریع تر حرکت را فریز یا ثابت می کند و سرعت شاترهای آهسته تر می توانند تاری ایجاد کنند. هر دو انتخاب می توانند تصاویری عالی ایجاد کنند. در این روش ساده که شما می توانید در خانه با پنکه سقفی انجام دهید، فرصت خواهید داشت تنظیمات دوربین خود در سرعت شاترهای مختلف را تمرین کرده و ببینید هر یک از آنها چگونه بر حرکت در تصویر تاثیر می گذارند.

 

توجه: احتمال این زیاد است که پنکه سقفی در دسترس نداشته باشید، اما همچنان می توانید روش معرفی شده در این مطلب لنزک را امتحان کنید. کافیست شیر آب را طوری تنظیم کنید که قطره ها با نرخی به نسبت سریع بچکند… سپس روشی که امروز می آموزید را روی آن امتحان کنید. همچنین عکاسی با سرعت های شاتر مختلف (سریع و آهسته) از ماشین ها یا افراد در حال عبور و مرور نیز می تواند جایگزین مناسبی باشد.

 

بهتر است این کار را در طول روز زمانی که کمی نور محیط در اتاق وجود دارد انجام دهید. شما ممکن است تصمیم بگیرید با لامپ سقفی روشن یا خاموش عکس بگیرید، هر کدام که بهتر جواب بدهد. یا ممکن است هر دو روش را امتحان کنید تا ببینید کدام را بیشتر دوست دارید.

 

برای شروع، دوربین خود را بر روی مُد نوردهی اولویت شاتر (Tv یا S)، یا مُد نوردهی دستی (M) تنظیم کنید، و چند عکس آزمایشی برای بررسی نوردهی خود بگیرید. برای به دست آوردن سازگار ترین نتایج، دوربین خود را بر روی یک سه پایه قرار دهید. من همچنین برای ایجاد ثبات تصمیم گرفتم بر روی صفحه نقره ای روی لامپ پنکه سقفی فوکوس کنم. این کار ممکن است در روشی مثل این نیازمند مهارت باشد، چون فوکوس خودکار شما می تواند گیج شده و بر روی سقف، پره های پنکه، یا بند زنجیر آن فوکوس کند. (توجه: شما ممکن است فوکوس دکمه پشتی را در اینجا امتحان کنید، یا از فوکوس خودکار استفاده کرده و سپس آن را قفل کنید یا به مُد فوکوس دستی تغییر دهید).

 

 

 

 

f/8 at 1/125th, ISO 1600

 

سری عکس های خود را با سرعت شاتر ۱/۱۲۵ ثانیه شروع کنید. توجه داشته باشید که من بر روی صفحه فلزی بر روی لامپ فوکوس کردم، و چقدر شارپ شده است. تاری در پره های پنکه به وسیله حرکت ایجاد شده است. همچنین به زنجیر نگاه کنید. در سمت لامپ شارپ است، اما به تدریج همانطور که به سمت انتهای زنجیر می رسیم، فوکوس کم می شود (از فوکوس خارج و تار یا مات می شود).

 

اکنون سرعت شاتر خود را به ۱/۶۰ ثانیه کم کنید، و ببینید چه اتفاقی می افتد. اگر دارید در مد دستی عکس می گیرید، به یاد داشته باشید که وقتی سرعت شاتر خود را تغییر می دهید، باید دیافراگم یا ایزو را نیز تغییر دهید.

 

 

 

f/11 at 1/60th, ISO 1600

 

به تاری پره ها در ۱/۶۰ ام ثانیه توجه کنید. سپس، از نزدیک نگاه کنید و آنگاه می توانید ببینید که زنجیرها کمی حرکت می کنند. عمق میدان نیز بیشتر (عمیق تر) شده است، ببینید که بین صفحه فلزی روی لامپ و زنجیرها چقدر در فوکوس است.

 

لنزک: عکاسی در مُد اولویت با شاتر انجام گرفته، در نتیجه کاهش سرعت شاتر منجر به انتخاب دیافراگم بسته تری (f/11) توسط دوربین شده است. می دانیم که هرچه دیافراگم بسته تر انتخاب شود (ضرایب اف بزرگ تر) عمق میدان بیشتر شده و صفحه فوکوس وسیع تر می شود.

 

اکنون سرعت شاتر را کمی آهسته تر تنظیم کنید.

 

 

 

 

 

 

f/13 at 1/40th, ISO 1600

 

در ۱/۴۰ ثانیه متوجه چه چیزی می شوید؟ به دلیل تاری به نظر می رسد که پره ها سریع تر حرکت می کنند، اما در مورد پنکه چیزی تغییر نکرده است. عمق میدان بیشتری نیز وجود دارد، اکنون قسمت زیادی از زنجیر در فوکوس است.

 

بیایید آن را حتی آهسته تر انتخاب کنیم.

 

 

 

 

f/20 at 1/20, ISO 1600

 

اکنون، در ۱/۲۰ ام ثانیه، پره های پنکه ظاهر جدیدی پیدا کرده اند و زنجیر بیشتر در فوکوس قرار گرفته است (واضح یا شارپ تر شده). اجازه دهید آن را حتی از این هم آهسته تر کنیم و ببینیم چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

f/32 at 1/8th, ISO 1600

 

در ۱/۸ ام ثانیه، پره ها تقریبا غیر قابل تشخیص هستند، و توجه داشته باشید که صفحه فلزی به اندازه عکس های دیگر شارپ نیست.

 

اکنون اجازه دهید برگردیم و سرعت شاتر را زیاد کنیم (سرعت شاتر سریع تری انتخاب کنیم). سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه را امتحان کرده و ببینید چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

 

f/5.6 at 1/250th, ISO 1600

 

این عکس را با تصویر اول مقایسه کنید، که در ۱/۱۲۵ ثانیه گرفته شد. می توانید ببینید که پره ها هنوز حرکت دارند، و به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. در f/5.6، زنجیر به طور قابل توجهی بیشتر از دیافراگم f/32 خارج از فوکوس است.

 

سپس، سرعت شاتر خود را به ۱/۵۰۰ ام ثانیه تغییر دهید.

 

 

 

f/4 at 1/500th, ISO 1600

 

در ۱/۵۰۰ ام ثانیه، پره های پنکه هنوز هم کمی حرکت را نشان می دهند. اکنون ۱/۱۰۰۰ ثانیه را امتحان کنید.

 

 

 

f/2.8 at 1/1000th, ISO 1600

 

در سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه، پره های پنکه فریز یا ثابت شده اند. تقریبا اینطور به نظر می رسد که پنکه نمی چرخد. به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. زنجیر به دلیل عمق میدان کم در دیافراگم f/2.8 خارج از فوکوس یا مات است.

 

در اینجا دو مورد از نمونه های دنیای واقعی وجود دارد که نشان می دهد چطور می توانید این تنظیمات را در عکاسی خود به کار ببرید:

 

 

 

 

عکس سمت راست با سرعت شاتر آهسته ۱/۲ ثانیه گرفته شده، این نوردهی طولانی باعث شده حرکت آب به زیبایی نشان داده شود و به اصطلاح آب شیری یا ابریشمی ثبت شده است. در عکس سمت چپ سرعت شاتر به نسبت سریع تر انتخاب شده (۱/۳۰ ثانیه) و حرکت آب تا حدودی فریز یا ثابت شده است.

 

همچنین می توانید روش بالا را با ثابت نگه داشتن دیافراگم و تغییر ایزو انجام دهید.

 

 

 

منبع :https://www.pixel.ir/blog

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

یادگیری خواندن تصاویر – از دیدگاه فنی و نه مفهومی – چیزی است که من معتقدم همه عکاسان باید قادر به انجام آن باشند، چون به شما اجازه می دهد تا در مورد این که چه تنظیماتی ممکن است برای ایجاد یک تصویر مورد استفاده قرار گرفته باشند، راهنمایی بگیرید. این راهنمایی ها، تنظیمات دقیق نخواهند بود؛ اما شما به احتمال زیاد قرار نیست یک محیط نورپردازی دقیقا یکسان با محیطی که یک عکس خاص در آن گرفته شده است، داشته باشید. در ادامه این مطلب لنزک با ما همراه شوید.

 

پیش به سوی خواندن یک عکس

 

برای شروع خواندن عکس ها شما باید حداقل درک درستی از دیافراگم، سرعت شاتر، و به میزان کمتر ایزو، داشته باشید. شما باید درک کنید که این چیزها چگونه به روش های مختلف بر تصویر تاثیر می گذارند. به عنوان مثال، اگر شما عکسی را با مقدار زیادی تاری دیدید، با توجه به درک خود از سرعت شاتر می دانید که از یک سرعت شاتر آهسته تر برای گرفتن آن استفاده شده است.

 

همانطور که شما مهارت بیشتری در نورپردازی و استفاده از فلاش اکسترنال به دست می آورید، حتی می توانید بخوانید که سوژه چطور با نور مصنوعی نورپردازی شده، و شروع به تکرار نحوه انجام آن کنید. اما نگران نباشید! این مقاله بر سه جنبه مهم از نوردهی در عکاسی (دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو) تمرکز خواهد کرد تا به شما کمک کند سفر خود را برای خواندن تصاویر آغاز کنید.

 

 

 

 

 

در عکس فوق از چه سرعت شاتری استفاده شده است – سریع یا آهسته؟

 

۱سرعت شاتر – سریع یا آهسته؟

 

من متوجه شدم در درجه اول تعیین این که آیا از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده یا یک سرعت شاتر آهسته، می تواند پس از آن کمک زیادی به تعیین دیافراگم و ایزو بکند. اولین چیزی که شما هنگام ارزیابی سرعت شاتر باید از خودتان بپرسید این است که آیا سریع بوده یا آهسته؟ پاسخ را می توانید بر اساس این که چقدر تاری یا ماتی حرکت (motion blur) در عکس موجود است مشخص کنید، چون این موردی است که تحت کنترل سرعت شاتر می باشد.

 

اگر همه چیز در تصویر خیلی واضح و شارپ است، و مطلقا هیچ تاری حرکتی در آن وجود ندارد، در این صورت از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است. اما اگر تاری حرکت زیادی وجود دارد، از سرعت شاتر آهسته استفاده شده است.

 

اینها چند مورد از نکاتی هستند که می توانید با فهمیدن اینکه سرعت شاتر سریع است یا آهسته، متوجه شوید:

 

 

 

اما یک سرعت شاتر سریع چقدر سریع است، و در چه نقطه ای سرعت شاتر آهسته می شود؟ برای پاسخ به این سوال، به سرعت شاتر در رابطه با سرعت سوژه خود فکر کنید. به عنوان مثال، هنگام عکاسی از ورزش یا سایر حرکات سریع، ممکن است متوجه شوید که استفاده از سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه برای فریز یا ثابت کردن سوژه شما مورد نیاز است. علت آن این است که سوژه شما با سرعت زیادی در حال حرکت است. با این حال، اگر دارید از مردمی که در خیابان در حال راه رفتن هستند عکس می گیرید، به همان سرعت شاتر نیاز ندارید، چون سوژه های شما با آن سرعت حرکت نمی کنند.

 

در زیر نمونه هایی از سرعت شاترهای آهسته و سریع نشان داده شده است. به وجود تاری حرکت در عکس هایی که در آن از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده است توجه کنید، همچنین حرکت ها با یک سرعت شاتر سریع ثابت یا فریز می شوند. در تصاویری که از یک سرعت شاتر آهسته استفاده می شود، اغلب توصیه می شود که از یک سه پایه برای ثابت نگه داشتن دوربین خود و جلوگیری از لرزش آن استفاده کنید (در سرعت شاتر های آهسته شانس بیشتری برای ثبت لرزش و در نتیجه تاری نامطلوب عکس وجود دارد).

 

در خواندن عکس ها، چیزی که مهم نیست دانستن سرعت شاتر دقیق است که چیزی است که شما می توانید با آزمون و خطا آن را به دست آورید تا به نتایجی که می خواهید برسید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که تشخیص دهید از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده یا سریع، تا یک نقطه شروع به شما بدهد.

 

 

 
 

 

هنگام گرفتن این عکس از یک سه پایه برای جلوگیری از تاری که می تواند ناشی از لرزش دوربین باشد، استفاده شده است. سرعت شاتر ۳٫۲ ثانیه بوده است.

 

 

 

 

علت این که در این عکس یکی از دوچرخه سوارها شارپ تر از بقیه ثبت شده این است که با وجود این که همه دوچرخه سوارها با یک سرعت حرکت می کنند، دوچرخه سواری که از همه شارپ تر است، نسبت به جایی که من برای گرفتن این عکس در آن قرار داشتم، آهسته تر حرکت می کرد. سرعت شاتر مورد استفاده در اینجا ۱/۶ ام ثانیه بود.

 

 

 

می بینید چقدر همه چیز در این عکس واضح و شارپ است، و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است (در این مورد ۱/۲۰۰۰ ثانیه)، و از آنجا که سوژه خیلی سریع است، یک سرعت شاتر سریع تر از حد معمول در اینجا مورد نیاز بود.

 

 

 

 

دوباره، می بینید چقدر همه چیز شارپ است و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی که باز هم از یک سرعت شاتر سریع (۱/۱۲۵۰ ثانیه) استفاده شده است.

 

۲دیافراگم – بزرگ یا کوچک؟

 

در گام یک اشاره کردم که در درجه اول تعیین اینکه از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است یا آهسته، می تواند تا حد زیادی در تعیین دیافراگم به شما کمک کند. علت آن این است: اگر شما با مثلث نوردهی آشنا باشید، می دانید که تقریبا در همه موارد وقتی یک سرعت شاتر سریع مورد استفاده قرار می گیرد، با یک دیافراگم باز (ضرایب f کوچک تر) مرتبط است. برعکس، هرچه سرعت شاتر آهسته تر باشد، دیافراگم کوچک تر یا بسته تر (ضرایب f بزرگ تر) می شود. بنابراین، اگر عکسی را می بینید که تاری حرکتی دارد، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که عکاس از یک دیافراگم بسته تر استفاده کرده باشد؛ یا اگر عکسی را می بینید که در آن اشیاء در حال حرکت ثابت شده اند، عکاس به احتمال خیلی زیاد برای ایجاد امکان استفاده از یک سرعت شاتر سریع تر، از یک دیافراگم باز تر استفاده کرده است.

 

راه دیگری که شما می توانید با استفاده از آن دیافراگم را تعیین کنید، گشتن به دنبال بوکه یا انزوای سوژه (توسط پس زمینه مات یا دارای بوکه) است. هر چه میزان بوکه در تصویر بیشتر باشد، سوژه منزوی تر و از پس زمینه بیشتر جدا می شود. بدین منظور، عکاس از یک دیافراگم باز تر استفاده خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر همه چیز در تصویر در فوکوس باشد، آنگاه عکاس یک دیافراگم بسته تر برای افزایش عمق میدان به کار برده است.

 

لنزک: بوکه (bokeh) در عکاسی همیشه به نور های خارج از فوکوس که به اشکال دایره ای و… دیده می شوند اطلاق نمی شود، بلکه بوکه می تواند کیفیت نقاشی مانند یک پس زمینه مات و زیبا باشد.

 

 

 
 

 

همه چیز در این عکس در فوکوس است، که به این معنی است که از یک دیافراگم بسته (ضریب f بزرگ؛ مانند f/11 در این تصویر) برای افزایش عمق میدان استفاده شده است.

 

 

 

 

می بینید پس زمینه در این تصویر چقدر مات، و سوژه چقدر جدا شده و منزوی است؟ این نشان دهنده این است که از یک دیافراگم باز تر (ضریب f کوچک؛ در این مثال f/3.5) برای کاهش عمق میدان استفاده شده است.

 

۳ایزو

 

ایزو یکی از پارامترهایی است که هنگام خواندن یک تصویر، برای تعیین این که چه تنظیماتی ممکن است مورد استفاده قرار گرفته باشد، چندان مهم نیست. از ایزو برای به دست آوردن تنظیماتی استفاده کنید که نیاز دارید تا عکسی را که می خواهید خلق کنید. به عنوان مثال، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر آهسته تر استفاده کنید، می توانید ایزوی دوربین خود را بر روی کم ترین مقدار آن تنظیم کنید (معمولا ۱۰۰). بر عکس، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر بسیار سریع استفاده کنید، ممکن است متوجه شوید که باید ایزوی خود را افزایش دهید.

 

۴فاصله کانونی

 

فاصله کانونی (Focal length) چیزی است که اغلب در عکس ها نادیده گرفته می شود، اما در واقع مولفه بسیار مهمی است. نقش آن بیشتر از این است که تنها به یک عکاس اجازه دهد تا چیزهای بیشتری در کادر بیاورد، یا نزدیک تر زوم کند. فواصل کانونی مختلف احساسات مختلفی را در بیننده ایجاد می کنند وقتی که به یک تصویر نگاه می کند. به عنوان مثال، اگر یک لنز واید مورد استفاده قرار گیرد، بیننده را در آن صحنه قرار می دهد و می تواند این حس را در آنها ایجاد کند که واقعا آنجا هستند؛ در حالی که فاصله کانونی طولانی تر بیننده را از سوژه دورتر می کند، و یک حس از دور دیدنی تر را تداعی می کند.

 

نکته مهم در مورد فاصله کانونی این است که تشخیص حدود آن بسیار آسان است. برای ساده تر کردن آن، تقسیم فواصل کانونی به سه گروه می تواند تا حد زیادی کمک کند.

 

واید: کم تر از ۵۰mm (به عبارت دیگر، ۵۰-۱۴ میلیمتر در فول فریم، ۳۵-۱۰ میلیمتر در کراپ سنسور یا APS-C سنسور)

 

معمولی: حدودا ۸۵-۵۰ میلیمتر (۵۶-۳۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

 

تله فوتو: بیشتر از ۱۳۰mm ( بیشتر از ۸۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

 

شما می توانید از میزان فشردگی تصویر برای تشخیص انواع مختلف فاصله کانونی استفاده کنید. یک لنز واید بر پیش زمینه تاکید کرده و فواصل را در کادر افزایش می دهد، و همچنین میدان دید بسیار وسیعی دارد. همانطور که فاصله کانونی کاهش می یابد (عریض تر یا واید تر می شود)، این اثر بیشتر می شود. از طرف دیگر، لنز تله فوتو فشرده سازی بسیار بیشتری به شما خواهد داد، و باعث می شود فواصل در کادر کوتاه تر به نظر برسند. میدان دید آنها افزایش خواهد یافت، و اثرات دیافراگم، به خصوص دیافراگم های بزرگتر یا باز تر، برجسته تر خواهد بود. به همین دلیل است که f/2.8 در ۱۶mm متفاوت از f/2.8 در ۲۰mm به نظر می رسد، اگر اندازه سوژه شما در کادر یکسان نگه داشته شود.

 

این یک جدول کوچک، با نمونه های عکاسی شده از یک صحنه یکسان و از یک نقطه یکسان، اما با فواصل کانونی مختلف است.

 

 

 

عکس از کانن

 

اکنون شما به طور مختصر با نحوه خواندن یک تصویر آشنا شده اید. به یاد داشته باشید که فهمیدن تنظیمات دقیق مهم نیست، اما دانستن این که چطور به یک حدس تقریبی برسید، بهتر از این است که کلا چیزی ندانید! با کسب تجربه، در خواندن تصاویر مهارت بیشتری به دست خواهید آورد، و قادر به حدس زدن با دقت بیشتر خواهید بود. هرچه شما دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو را بیشتر درک کنید، در خواندن تصاویر بهتر خواهید شد.

 

در طول این مسیر، همچنین یاد خواهید گرفت که ژانرهای مختلف در عکاسی از مجموعه تنظیمات مختلفی استفاده می کنند. به عنوان مثال، اکثر عکاسان منظره از دیافراگم های بسته تر، ایزوهای پایین تر، و سرعت شاترهای آهسته تر استفاده می کنند؛ در حالی که عکاسان ورزشی برای مثال، به طور معمول از ایزوهای بالاتر، دیافراگم های باز تر، و سرعت شاترهای سریع تر استفاده می کنند.

 

 

منبع :https://www.pixel.ir/blog



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

تراز سفیدی (white balance) چیست؟ در این مطلب لنزک تمامی گزینه های دوربین شما را برای تنظیم تراز سفیدی بررسی خواهیم کرد. در ابتدا از سوالات عمومی مردم درباره چگونگی کنترل تراز سفیدی در دوربین شروع کرده و سپس به توضیح تنظیم دقیق تراز سفیدی در دوربین و تغییرات قابل اعمال در فتوشاپ خواهیم پرداخت. در انتها شرح خواهید داد که چرا گاهی ایرادی ندارد اگر تنظیمات را اشتباه انجام دهیم.

 

منابع نوری مختلف باعث می شوند رنگ سفید در شرایط مختلف به رنگ های مختلفی دیده شود، اما مغز ما به خوبی این تغییرات را تصحیح میکند و به طور مثال وقتی از یک باغ آفتابی به یک اتاق تاریک وارد می شودیم و چراغ را روشن می کنیم تغییری در رنگ ها احساس نمی کنیم.

 

با این حال به جهت اینکه رنگ های طبیعی تری داشته باشیم، لازم است به دوربین گفته شود که سوژه مورد نظر توسط چه نوع نوری روشن شده است. در سناریوی فوق اگر تنظیمات تراز سفیدی انجام نشود، در هر شرایط نوری رنگ های کاملا متفاوتی را نتیجه خواهیم گرفت.

 

همانطور که از نام این تنظیمات بر می آید، هدف سیستم تراز سفیدی، سفید نشان دادن اجسام سفید و خنثی سازی هرگونه عامل ناخواسته که توسط منبع نوری ایجاد می شود است تا همه ی رنگ ها به صورتی که دیده می شوند ثبت شوند.

 

اگر شما به صورت خام (Raw) عکاسی می کنید، انجام تنظیمات تراز سفیدی در دوربین چندان حیاتی نیست، به این دلیل که فایل های خام حاوی تمامی اطلاعات لازم در عکس هستند و این تنظیمات به خوبی پس از گرفتن عکس قابل تغییر است.

 

با اینحال، فایل های JPEG حجم بسیار کمتری را اشغال می کنند و با اینکه قابل ویرایش هستند، تغییرات رنگی شدید در آن ها قابل انجام نیست و در نهایت ممکن است برخی رنگ ها غیر طبیعی به نظر برسند و منجر به پدیده posterisation یا banding شود (برای مشاهده افکت نام آن را در جستجوگر عکس گوگل وارد نمایید).

 

دوربین های دیجیتال سیستم های پیشرفته تراز سفیدی دارند، اما برای حصول اطمینان از گرفتن بهترین نتیجه، باید گزینه های در دسترس و نحوه به دست گرفتن کنترل تراز سفیدی را به خوبی بیاموزید.

 

 

 

 

 

تراز سفیدی چیست؟ پاسخ به سوالات رایج

 

کنترل تراز سفیدی دوربین شما، کمک می کند تا اجسامی که سفید دیده می شوند در تصویر نهایی سفید باشند. منابع نوری مختلف، رنگ های ناخواسته مختلفی را ایجاد می کنند. به طور مثال نور شمع، هاله ای نارنجی ایجاد می کند در حالیکه هوای گرگ و میش همه ی اجسام را آبی می کند.

 

ذهن ما به طور خودکار تفاوت های رنگی را جبران می کند، و ما یک برگه ی سفید را همواره سفید میبینیم، اگرچه در زیر نور شمع و یا مهتاب باشد. اما دوربین چنین نیست و هر چیزی که در مقابلش است را ثبت می کند، که باعث می شود برخی تصاویر بسیار گرم یا سرد شوند.

 

منظور از گرم یا سرد چیست؟

 

هر منبع نوری، رنگ یا دمای رنگی خاص خود را دارد که از قرمز تا آبی متغیر است. شمع، غروب خورشید و نور تنگستن نوری را تولید می کنند که نزدیک به قرمز است (که چهره ای گرم به عکس می دهند.)، و آسمان آبی صاف، رنگ سرد آبی را تولید می کند (برای آشنایی بیشتر با دمای رنگ ها به تصویر زیر توجه فرمایید).

 

 

 

 

 

 

 

بنابراین کنترل تراز سفیدی، این اجازه را به ما می دهد تا نوع نگرش دوربین را به نورهای مختلف تغییر دهیم؟

 

دقیقا. با حصول اطمینان از اینکه رنگ سفید، سفید دیده می شود و رنگ ناخواسته ای در عکس موجود نیست، تمامی رنگ های دیگر به درستی نمایش داده می شوند. دوربین شما را قادر می سازد که با توجه به نوع شرایط نوری، تنظیمات تراز سفیدی را انجام دهید. این تنظیمات هم توسط دکمه ی خاص خود و هم در منوی دوربین قابل انجام است.

 

چگونه باید تنظیمات درست را انتخاب کنیم؟

 

گزینه های مختلفی برای انجام این تنظیمات در پیش روی شماست و انتخاب گزینه صحیح از بین آنها در ابتدای کار امری دشوار به نظر می رسد. در اغلب شرایط نوری گزینه ی تراز سفیدی اتوماتیک (AWB) به درستی رنگ های عکس شما را تنظیم می کند.

 

با این حال، این سیستم اتوماتیک خالی از اشتباه نیست. این گزینه در یک گستره ی دمایی خاص و محدود به خوبی عمل می کند و تلاش می کند که در هنگام عکاسی در داخل اتاق در شب عکس شما نارنجی نشود و در هنگام عکاسی قبل از سپیده دم عکستان آبی به نظر نرسد.

 

تولید کنندگان دوربین این مطلب را می دانند و به همین دلیل گستره ای از تنظیمات پیش فرض (preset) را برای تراز سفیدی دقیق تر طراحی کرده اند.

 

پیش فرض؟ منظور از پیش فرض همان آیکون های موجود در منوی تراز سفیدی است؟

 

بله درست است. بسته به نوع دوربینتان تعداد گزینه های پیش فرض متغیر است. اما در اکثر دوربین های SLR گزینه های پیش فرض شامل موارد زیر است. Tungsten یا Incandescent با نماد لامپ رشته ای، Daylight با نماد خورشید، سایه با نماد خانه، ابری با نماد ابر و فلاش با نماد صاعقه. ممکن یک یا چند حالت دیگر مانند Fluorescent موجود باشد.

 

هر یک از این تنظیمات تصحیح رنگ را برای شرایط نوری خاصی انجام می دهند. به طور مثال، تنظیمات تنگستن (Tungsten) گرمای بیش از حد حاصل از این نوع نور را حذف می کند تا تراز رنگی به حالت خنثی نزدیک شود و حالت آبی سردی که سایه ها در روز آفتابی دارند را تصحیح می کند.

 

دوربین من گزینه ها دیگری هم دارد- یک دایره ی مشکی و دو مثلث و همچنین حرف K. با اینها باید چه کار کنم؟

 

حرف K بیانگر کلمه Kelvin است. دمای رنگی بر اساس واحد کلوین اندازه گیری می شود و گزینه K شما را قادر می سازد که تراز سفیدی را با تعیین دمای رنگی نور محیط تعیین کنید.

 

هرچقدر عدد مربوطه کمتر باشد، رنگ گرم تر می شود. دمای نور شمع در حدود ۱۰۰۰ کلوین و دمای رنگ آسمان آبی حدود ۱۰۰۰۰ کلوین است. دمای رنگ نور روز و فلاش بین اعداد است. (۵۲۰۰ کلوین برای نور روز و ۵۹۰۰ برای فلاش)

 

نماد دیگری که در این بین جلب توجه می کند تراز سفیدی سفارشی (custom white balance) است. در واقع این گزینه تنظیم دستی تراز سفیدی دوربین شماست. این گزینه شما را قادر می سازد با توجه عکس های قبلی گرفته شده و یا عکسی از یک کاغذ سفید یا خاکستری، عکس های بعدی خود را دقیق تر تنظیم کنید.

 

روش تنظیم تراز سفیدی سفارشی بسته به نوع دوربین شما متفاوت است. اما در دفترچه دوربین شما به طور کامل شرح داده شده است. ما تراز سفیدی سفارشی را در این مطلب آموزش داده ایم که در ادامه خواهید خواند.

 

دوربین من گزینه ای برای براکت گذاری (Bracketing) تراز سفیدی دارد. چه کاربردی دارد؟

 

همانطور که می توانید از براکت گذاری اتوماتیک برای چند نوردهی مختلف استفاده کنید تا تصاویر تاریک تر و روشن تر داشته باشید، قادر هستید از تکنیک مشابه برای تنظیمات تراز سفیدی دوربین استفاده کنید.

 

بسیاری از دوربین های دیجیتال نه تنها این امکان را به شما می دهند که به صورت دستی تنظیمات تراز سفیدی را تغییر دهید، بلکه می توانید چند عکس پی در پی با تنظیمات مختلف تراز سفیدی بگیرید. شما ممکن است ترجیح دهید عکستان اندکی گرم تر یا سرتر باشد؛ توسط گزینه براکت گذاری تراز سفیدی (White Balance Bracketing) می توانید این کار را انجام دهید.

 

چگونه می توانم اطمینان حاصل کنم که اعمال تنظیمات تراز سفیدی، به طور مثال نور گرم دوست داشتنی در هنگام غروب آفتاب را تغییر نمی دهد؟

 

در مواقع خاصی شما علاقه ای ندارید که رنگ های خاصی را در عکستان تصحیح کنید. در هنگام عکاسی از غروب آفتاب شما معمولا می خواهید هاله های طلایی گرم نور خورشید را در فضای عکس داشته باشید و اصلاح آن باعث می شود عکستان سرد و بی روح شود.

 

برای اینکه مطمثن شوید، که تنظیمات تراز سفیدی دلخواه اعمال می شود، بجای عکاسی با فرمت JPEG از فرمت منعطف raw استفاده کنید.

 

اگر با فرمت JPEG عکاسی کنید، تنظیمات تراز سفیدی در داخل دوربین بر روی عکس اعمال می شود. با اینکه همچنان فرصت دارید تغییرات رنگی را در نرم افزار فتوشاپ اعمال کنید، اما این کار باعث لطمه دیدن عکس های شما می شود و مقداری از کیفیت تصویر کاسته خواهد شد.

 

عکاسی با فرمت خام این امکان را به شما می دهد که در هر زمانی تغییرات دلخواه رنگی را در نرم افزار Adobe Camera Raw و یا هر نرم افزار تبدیل فرمت خام دیگری که در دسترس است، انجام دهید. در این حالت اگر میخواهید عکستان گرم تر یا سردتر شود، تنها کاری که لازم است انجام دهید، تکان دادن شاسی تنظیمات دمای عکس است. به همین سادگی!

 

تصحیح تراز سفیدی در دوربین

 

اغلب ما عادت داریم که دوربین خود را بر روی تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک قرار دهیم، و با اینکه این کار در اکثر شرایط نتایج مطلوبی می دهد، اگر تون رنگی صحنه خنثی نباشد، اندکی به مشکل بر خواهیم خورد.

 

به طور مثال اگر از غروب آفتاب در حالت تراز سفیدی اتوماتیک عکاسی کنید، با این مشکل مواجه خواهید شد که تمامی گرما و رنگ صحنه از بین خواهد رفت به این دلیل که دوربین در تلاش است تا عکس را سردتر کند.

 

همچنین در حضور نورپردازی مصنوعی معمولا تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک پاسخگو نیست و باعث می شود نورهای ناخواسته ی متفاوتی ایجاد شود.

 

دوربین های دیجیتال معمولا چند حالت پیش فرض تراز سفیدی دارند که در شرایط نوری خاص حالت طبیعی تری به عکس می دهند.

 

با این حال، نباید فراموش کنید که در شرایط نوری مختلف این پیش فرض ها را تغییر دهید، چرا که در غیر اینصورت دوربین در پی تصحیح رنگ ناخواسته ای است که وجود ندارد و این کار باعث می شود رنگ های ناخواسته ای به عکس شما اضافه شوند.

 

 

 

 

چگونه تنظیمات تراز سفیدی سفارشی انجام دهیم

اغلب دوربین ها این امکان را به شما می دهند تا تنظیمات تراز سفیدی دستی یا سفارشی را بر روی عکس خود اعمال کنید. بدین وسیله شما در شرایط نوری مختلف، نتایج دقیق تری خواهید داشت.

 

برای اینکه طرز کار با تراز سفیدی سفارشی (custom or manual white balance setting) در دوربین خود را فرا بگیرید، لازم است به دفترچه راهنمای دوربین خود مراجعه کنید چرا که این تنظیمات برای دوربین های مختلف، متفاوت است. اما معمولا همه دوربین ها برای این کار از عکسی شامل یک کاغذ سفید یا خاکستری به عنوان عکس مرجع برای تنظیم تراز سفیدی استفاده می کنند.

 

 

 

 

قدم اول

 

در ابتدا برای اینکه تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک را لغو کنید، دوربین را از حالت اتوماتیک خارج کنید و بر روی حالت Program یا اولویت دیافراگم (Aperture Priority) قرار دهید.

 

 

 

 

 

قدم دوم

 

دکمه WB در پشت یا بالای دوربین خود را فشار دهید. در اینصورت می توانید تغییرات را بر روی نمایشگر (LCD) دوربین اعمال کنید.

 

 

 

 

 

 

قدم سوم

 

به طور پیش فرض دوربین گزینه AWB یا تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک را انتخاب می کند. انتخابگر چرخنده دوربین را برای انتخاب گزینه های مختلف بچرخانید و انتخاب کنید.

 

 

 

 

قدم چهارم

 

در بسیاری از دوربین ها، منوی جداگانه ای برای براکت گذاری تراز سفیدی (Bracketing) در حول و حوش تنظیمات انتخابی شما وجود دارد.

 

 

از یک برگه خاکستری عکس بگیرید

 

اگر از سوژه خود داخل استودیو و یا در زیر نور طبیعی عکاسی می کنید، یک راه ساده برای اعمال تراز سفیدی دقیق در مرحله ویرایش، عکاسی از سوژه با استفاده از یک برگه خاکستری روشن است. در مرحله ویرایش در Adobe Camera Raw توسط ابزار تراز سفیدی بر روی برگه خاکستری کلیک کرده و مقادیر مربوط به Temperature و Tint را یادداشت کنید. سپس این اعداد را بر روی بقیه عکس های گرفته شده در همان شرایط نوری اعمال کنید.

 

برای مطالعه آموزش گام به گام عکاسی از برگه مرجع برای تنظیم تراز سفیدی اینجا کلیک نمایید.

 

چرا باید با فرمت خام عکاسی کنید

 

به دلیل اینکه تنظیم دقیق تراز سفیدی بسیار مهم است، عکاسی با فرمت خام یک قدم مهم در اجرای این کار است. چرا که در این نوع عکس ها می توانید به راحتی در نرم افزارهای ویرایش، گستره وسیعی از تراز سفیدی را داشته باشید و قبل از تبدیل عکس خود به فرمت JPEG یا TIFF تغییرات دلخواه را اعمال کنید.

 

استفاده از تراز سفیدی در نورپردازی ترکیبی

 

بسیاری از شرایط، از یک دمای رنگی پیروی نمی کنند و معمولا عکاسی در شرایط نوری ترکیبی مانند آفتاب و سایه انجام می شود.

 

شما می توانید از تراز سفیدی اتوماتیک و یا پیش فرض های موجود استفاده کنید. ولی عکاسی با فرمت خام شما را قادر می سازد نسخه های مختلفی با ترازهای سفیدی متفاوت تولید کنید و آنها را با یکدیگر ترکیب کنید.

 

 

 

 

سایه

 

در عکس فوق، تراز سفیدی بر روی گزینه نور روز یا Daylight تنظیم شده است، به این معنی که قسمتی که نور آفتاب به آن تابیده شده، تعادل مناسبی دارد در حالیکه قسمتی که در سایه است تون آبی رنگی گرفته است.

 

 

 

 

 

آفتاب

 

در این تصویر دوربین بر روی تراز سفیدی سایه یا Shade تنظیم شده است، بنابراین قسمت راست تصویر خنثی است. اما قسمتی که تابش نور آفتاب وجود دارد، بسیار گرم است.

 

نحوه برخورد با نور ترکیبی در کامپیوتر

 

 

 

 

صحنه ها معمولا توسط یه منبع نوری روشن نمی شوند، به همین علت اعمال یک تنظیمات تراز سفیدی به کل عکس نتیجه مطلوبی را نخواهد داشت. اگر از فوتوشاپ استفاده می کنید، می توانید از ابزار ویرایش انتخابی (selective adjustment tools) در افزونه Adobe Camera Raw برای ویرایش تراز سفیدی نواحی خاصی از عکس اقدام کنید.

 

به طور مثال، قسمت سایه در عکس فوق سرد به نظر می رسد در حالیکه پیش زمینه گرم است. بنابراین ما از قلم ویرایش (Adjustment Brush) برای انتخاب ناحیه سایه استفاده کرده ایم و دمای ناحیه را گرم تر کرده ایم تا زیبا تر جلوه کند.

 

مشابه این کار را می توانید توسط ابزار فیلتر تدریجی (Graduated Filter) به طور مثال برای تصحیح رنگ آسمان انجام دهید.

 

تصحیح تراز سفیدی در فتوشاپ

 

 

 

 

فوتوشاپ ابزار سریع و ساده ای برای تنظیم تراز سفیدی دارد که به شکل قطره چکان خاکستری در پنل curves and levels موجود است.

 

مانند همیشه، بهتر است این تغییرات از طریق لایه تغییرات (Adjustment Layer) اعمال شود (Layer>New Adjustment Layer>Curves and Levels) تا بتوانید بعدا آن را مجددا در صورت تمایل ویرایش کنید.

 

در هر دو پنل Curves و Levels قطره چکان وسطی را انتخاب کرده و بر روی قسمتی از عکس که خاکستری خنثی است، کلیک کنید تا رنگ های تصویر تصحیح شود.

 

اگر در تلاش اول نتیجه مناسبی نگرفتید، کلیک کردن بر روی نقاط دیگر را امتحان کنید.

 

تصحیح تراز سفیدی در Adobe Camera Raw

 

افزونه Adobe Camera Raw نیز ابزاری برای تنظیم تراز سفیدی دارد و اگر بصورت خام عکاسی می کنید بهترین محل برای ویرایش عکستان همین نرم افزار است. گزینه اول، امتحان کردن منوی تراز سفیدی در بالای برگه Basic است.

 

 

 

این منو شامل انواع حالات پیش فرض مرتبط با گزینه های تراز سفیدی دوربین شماست و اعمال یکی از آنها نورهای ناخواسته که توسط آن شرایط نوری خاص ایجاد شده را از بین می برد.

 

همچنین ابزار تراز سفیدی دیگری وجود دارد که مشابه قطره چکان خاکستری در پنل Levels and Curves عمل می کند. در این حالت، شما باید بر روی قسمتی که باید سفید یا نزدیک به سفید باشد کلیک کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.

 

هنگامی که شما یکی از پیش فرض ها را انتخاب می کنید یا از ابزار تراز سفیدی استفاده می کنید، مشاهده می کنید که اعداد مربوط به Temperature و Tint تغییر می کند که می توانید توسط تغییر مجدد آنها نتایج را بهتر کنید.

 

اهرم Temperature شما را قادر می سازد عکس خود را با اضافه کردن آبی یا زرد بیتشر سرد یا گرم کنید؛ اهرم Tint تعادل رنگ سبز/بنفش را برقرار می کند و توسط این ابزار می توانید نور ناخواسته ایجاد شده توسط لامپ فلورسنت را از بین ببرید.

 

چرا مجازیم از تراز سفیدی «نادرست» استفاده کنیم

 

تراز سفیدی اتوماتیک رنگ نارنجی طلوع و غروب را به کلی از بین می برد؛ به این دلیل که دوربین تلاش می کند رنگ های صحنه را خنثی سازد.

 

برای حصول نتایج بهتر از یکی از گزینه های پیش فرض مانند Daylight، Cloudy، Shade خروجی به مراتب گرم تری را خواهد داد.

 

تراز سفیدی اتوماتیک

 

 

 

 

با استفاده از تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک رنگ آفتاب تا حدودی خنثی شده است.

 

تراز سفیدی نور خورشید

 

 

 

 

 

تغییر این تنظیمات به Daylight رنگ آتشی خورشید را احیا می کند.

 

 

منبع : لنزک 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

تراز سفیدی خودکار (Auto white balance) برای سوژه های عمومی به خوبی جواب می دهد، اما رنگ های قوی می توانند آن را به اشتباه بیاندازند. همچنین ممکن است بسته به شرایط عکاسی شما، انتخاب از بین حالات پیشفرض تراز سفیدی ( WB presets – مثل Cloudy یا Daylight) نیز دشوار باشد. در چنین شرایطی شما می توانید از ترازی سفیدی سفارشی (custom white balance) استفاده نمایید که در این مطلب لنزک آن را به شما آموزش خواهیم داد.

 

استفاده از تراز سفیدی سفارشی (تنظیم تراز سفیدی به کمک کاغذ مرجع) در بسیاری از مطالب لنزک توصیه شده است. تراز سفیدی سفارشی در دوربین های نیکون Preset Manual و در دوربین های کانن Custom white balance نام دارد که در ادامه این آموزش گام به گام آن را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

 

از یک سوژه خاکستری یا سفید عکس بگیرید (یک تکه کاغذ یا کارت) در همان شرایط نورپردازی که سوژه تان قرار دارد و بعدا دوربین از این برای تراز کردن رنگ سفید استفاده خواهد کرد.

 

از آنجا که این تراز سفیدی ثابت است، این تکنیک برای عکاسی در نور ثابت مناسب است، اگر نور تغیر کند، باید تمام مراحل را از اول تکرار کنید.

 

سفارشی سازی تراز سفیدی، در زمان ویرایش عکس ها صرفه جویی می کند و همچنین شما را قادر می سازد تا هنگام بررسی عکس ها روی LCD پشت دوربین، رنگ ها را دقیق تر تشخیص دهید.

 

توجه: کارت های مرجع برای تنظیم تراز سفیدی قابل خریداری می باشند، اما همیشه می توانید از یک صفحه کاغذ سفید نیز استفاده نمایید.

 

مراحل سفارشی سازی تراز سفیدی:

 

۱کاغذ را قرار دهید

 

 

 

 

 

برای دستیابی به دقیق ترین رنگ ها، کاغذ یا کارت خاکستری رنگ یا سفید را جوری قرار دهید که با سوژه اصلی شرایط نورپردازی یکسانی داشته باشد. برای حصول بهترین نتیجه کاغذ را جایی که سوژه خواهد بود قرار دهید.

 

۲از کاغذ عکس بگیرید

 

 

 

 

 

حال کادر را با کاغذ پُر کنید و از آن با همان جهتی که می خواهید عکس اصلی را بگیرید، عکاسی کنید. تا وقتی که زیادی یا ناکافی نوردهی نشود، نوردهی این عکس مرجع زیاد اهمیت ندارد. شاید نیاز شود که به فوکوس دستی جا به جا شوید.

 

۳به منو تنظیمات تراز سفیدی بروید

 

 

 

 

 

 

حال نیاز دارید که به منو عکاسی دوربینتان بروید و لیست تنظیمات تراز سفیدی را پیدا کنید. برای اینکار در دوربین های نیکون به پایین تنظیمات تراز سفیدی (white balance settings) بروید و preset Manual را انتخاب کنید. در دوربین های کانن در لیستی از گزینه ها که پدیدار می شود Custom White Balance را انتخاب نمایید.


۴تراز سفیدی را انتخاب کنید

 

 

 

 

 

 

عکس کاغذ سفید را انتخاب کنید تا به عنوان مرجع تراز سفیدی برگزیده شود. در نیکون دوبار روی OK بزنید تا تراز سفیدی انتخاب شود. در دوربین های کانن ابتدا باید روی Set to select the image بزنید، سپس به صفحه تنظیمات white balance بازگردید و Custom را از لیست انتخاب کنید.

 

 

منبع :http://akasishiraz.ir/

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 71
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

اکثر عکاسان مبتدی با حالت دستی دوربینشان نا آشنا هستند. ولی نوردهی دستی آنچنان هم پیچیده نیست. این حالت نیز مانند حالت خودکار از دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو استفاده می‌کند با این تفاوت که شما باید تنظیمات را خودتان وارد نمایید.

 

اگر از مد تقدم دیافراگم (Aperture Priority یا Av) یا مد تقدم شاتر (Shutter Priority یا Tv) استفاده کرده باشید، کار کردن با مد دستی خیلی راحت‌تر خواهد بود. در این مدهای نیمه خودکار شما باید به طور دستی دیافراگم و یا سرعت شاتر را تنظیم کنید و دوربین باقی پارامتر‌های نوردهی را به صورت خودکار تنظیم می‌نماید.

 

مدهای خودکار نوردهی در بسیاری موارد عکس‌های بسیار خوبی را ثبت می‌کنند، پس استفاده از مد دستی چه فایده‌ای دارد؟ پاسخ مشخص است. «بسیاری موارد» به معنای «همه‌ی موارد» نیست. در وضعیت‌های که نور شدید است، سیستم نورسنجی و مدهای نیمه اتوماتیک عملکرد صحیحی نشان نمی‌دهند.

 

صحنه‌های بیش از حد روشن (مثل منظره‌ای برفی) ممکن است باعث شوند دوربین نوردهی را کاهش دهد و از این رو برف‌ها خاکستری به نظر برسند.

 

این موضوع در عکاسی از صحنه‌های بسیار تاریک نیز صادق است و ممکن است دوربین تصویر را بیش از حد روشن کند و عکس مبهم و بدون کنتراست به نظر برسد.

 

 

 

 

 

 

برای حل این مشکل می‌توان از جبران نوردهی استفاده کرد ولی تنظیم نوردهی در حالت دستی مزایای خاص خودش را دارد. حالت دستی نوردهی را قفل می‌کند. به عبارت دیگر مستقل از منظره‌ای که در مقابل لنزتان قرار گرفته، سرعت شاتر و دیافراگم تغییری نخواهد کرد.

 

به این صورت دیگر نیازی به بررسی پی در پی هیستوگرام نخواهد بود و می‌توانید تمام تمرکزتان را به کادربندی عکس اختصاص دهید. همچنین در مواقعی که سوژه در حال حرکت به پس زمینه‌های مختلف می‌باشد، مثلا برای عکاسی از پرنده‌ای که در آسمانی آبی رو به پس زمینه‌ای جنگلی پرواز می‌کند، حالت دستی بسیار مناسب می‌باشد.

 

مدهای نوردهی خودکار سعی می‌کنند تا تغییرات رنگی پس زمینه را جبران نمایند. از اینرو در مثال ما، پرنده بیش از حد روشن و یا بیش از حد تیره خواهد شد. با عکاسی در حالت دستی نوردهی انجام گرفته بر سوژه ثابت می‌ماند.

 

به همین علت برای ساخت عکس‌های پاناروما شما باید دوربین را بر حالت دستی قرار دهید و عکس‌‌ها را ثبت کنید. اگر دوربین بر حالت نیمه خودکار باشد نوردهی عکس‌ها با یکدیگر همخوانی نخواهند داشت.

 

با قفل کردن نوردهی، ترکیب کردن عکس‌ها آسان‌تر می‌شود. اینها همگی شرایطی هستند که بهتر است برای ثابت نگه داشتن نوردهی از مد دستی استفاده نمایید.

 

 

 

 

دوربین فقط می تواند لنزش را در یک نقطه فوکوس کند، اما ناحیه ای از جلو و عقب این نقطه وجود دارد که همچنان شارپ و واضح دیده می شود. به این ناحیه عمق میدان (DOF) می گویند

 

برای استفاده از حالت دستی ابتدا باید اولویت بندی کنید. اگر اولویت‌ شما عمق میدان عکس است، ابتدا باید دیافراگم را تنظیم نمایید.

 

اگر قصد عکاسی از حرکات را دارید، ابتدا باید سرعت شاتر را تنظیم کرده و سپس دیافراگم را تنظیم نمایید.

 

چطور باید از صحت تنظیماتتان مطمئن شوید؟ برای اینکار باید از نشانگر نوردهی موجود در منظره یاب، Live View یا صفحه نمایش (LCD) استفاده کنید.

 

با تغییر دیافراگم و سرعت شاتر، نشانگر نوار نوردهی جلو و عقب می‌رود. زمانی که نشانگر روی خط وسط نوار قرار گرفت به آن معناست که نوردهی انتخاب شده با نوردهی توصیه شده توسط دوربین همخوانی دارد. اینکار بر اساس سوژه و الگوی نورسنجی دوربین انجام می‌گیرد. همانطور که می‌دانید نوردهی توصیه شده می‌تواند اشتباه باشد.

 

برای نوردهی بیشتر (با توجه به نورسنج) دیافراگم را باز کرده و یا اینکه سرعت شاتر پایین‌تری را انتخاب نمایید. به این صورت نشانگر به سمت علامت مثبت و انتهای نوار می‌رود.

 

برای کاهش نوردهی عکس همین عمل را انجام دهید. به این صورت شاخص به سمت علامت منفی و انتهای نوار می‌رود. تنظیم ایزو نیز به همین صورت خواهد بود.

 

با مد دستی کار کنید تا با قابلیت‌های عالی آن بیشتر آشنا شوید. با وجودی که در ابتدا سرعت شما را کم می‌کند ولی به تدریج به آن عادت می‌کنید و عکس‌های بسیار خوبی را ثبت خواهید کرد.

 

 

 

 

از آنجایی که نوردهی در حالت دستی به طور خودکار تنظیم نمی‌شود شما باید با توجه به تغییرات نور آن را تغییر دهید. هر از گاهی نوردهی را در هیستوگرام بررسی کنید.

 

نورسنجی

 

نوار مقیاس موجود در منظره یاب (عکس پایین) یا Live View راهنمایی تصویری از نوردهی را در اختیارتان می‌گذارد. اعداد موجود در آن نمایانگر مقدار نوردهی با «پله یا stop» می ‌‌باشند. نوردهی کاهش یافته در سمت چپ (-) و نوردهی افزایش یافته در سمت راست (+) قرار گرفته است.

 

در میانه آن خط صفر یا تون میانه نوردهی قرار گرفته است که توسط نورسنج دوربین بدست می‌آید. تمامی سیستم‌های نوردهی که بر اساس این تون میانه باشند قابل قبول هستند چون ترکیب تون‌های موجود در صحنه‌ها تقریبا معادل همین مقدار است.

 

به همین علت است که عکس‌های گرفته شده از برف‌، خاکستری به نظر می‌رسند. چون دوربین برای رسیدن به تون میانه روشنایی تصویر را می‌کاهد. عکس این موضوع نیز صادق است. اگر بخواهید از صحنه‌ی تاریکی عکس بگیرید، دوربین روشنایی را افزایش می‌دهد (افزایش نوردهی) تا به تون میانه نزدیک‌تر شود.

 

 

 

با تنظیم دیافراگم، ایزو و سرعت شاتر (یا هرسه آنها) می‌توانید نوردهی را بهبود بخشید. برای ثبت رنگ سفید برف‌ها باید دیافراگم بازتر و سرعت شاتر طولانی‌تری انتخاب نمایید.

 

همچنین می‌توانید سرعت شاتر و دیافراگم را ثابت گذاشته و ایزو را افزایش دهید. ایزوی بالاتر به معنای حساسیت بالاتر حسگر به نور است و از اینرو روشنایی صحنه برفی افزایش می‌یابد.

 

همچنین شما می‌توانید ایزو را بر حالت خودکار (Auto ISO) قرار دهید ولی این دیگر مد دستی نیست!

 

مشکلات نوردهی خودکار

دوربین‌های DSLR از قابلیت‌های هوشمند بسیاری برخوردار هستند و مدهای نوردهی خودکار و سیستم‌های نورسنجی موجود در آن‌ها نوردهی بسیار خوبی را برای شما فراهم می‌آورند.

 

البته این ویژگی مشکلاتی نیز دارد. در مد دستی با انجام نورسنجی بر سوژه و قفل کردن نوردهی مورد نظرتان، می‌توانید با خیال آسوده بر کادربندی عکستان تمرکز کنید.

 

تا زمانی که نوردهی صحنه ثابت بماند تیره‌تر شدن و یا روشن‌تر شدن پس زمینه و یا زوم کردن بر سوژه تغییری بر نوردهی عکستان ایجاد نمی‌کند.

 

ولی در مد‌های خودکار نوردهی همچون مد تقدم دیافراگم (Aperture Priority یا Av) و مد تقدم شاتر (Shutter Priority یا Tv) با تیره‌تر یا روشن‌تر شدن پس زمینه، دوربین عمل جبران نوردهی را انجام می دهد و نوردهی سوژه تغییر خواهد کرد. در اینجا قصد داریم تعدادی از مزیت‌های مد دستی را نشانتان دهیم.

 

 

 

 

ایزو ۶۴۰، دیافراگم f/5.6 و سرعت شاتر ۵۰/۱

 

بسته بودن کادر پس زمینه را کاهش می‌دهد. به این صورت تقدم دیافراگم و نورسنجی ماتریسی (Evaluative metering) نوردهی یکنواخت‌تری را برای تصویر فراهم می‌آورد.

 

 

 

 

ایزو ۶۴۰، دیافراگم f/5.6 و سرعت شاتر ۲۰/۱

 

دور شدن از سوژه پس زمینه‌ی بیشتری را در عکس پدید می‌آورد. به این صورت تقدم دیافراگم برای روشن کردن صحنه، نوردهی را افزایش می‌دهد. از اینرو سوژه بیش از اندازه روشن می‌شود.

 

 

 

ایزوی ۶۴۰، دیافراگم f/5.6 و سرعت شاتر ۵۰/۱

 

با قرار دادن دوربین بر مد دستی و اعمال تنظیمات صحیح، نوردهی بهتری خواهیم داشت.

 

تنظیم نوردهی در مد دستی

در اینجا آموزش گام به گام تنظیم نوردهی در مد دستی را نشانتان می‌دهیم.

 

۱با مد program شروع می کنیم

 

 

 

 

 

بعد از قرار دادن دوربین در حالتp یا Program auto exposure، به آرامی دکمه‌ی شاتر را بفشارید تا نورسنجی انجام گیرد. دیافراگم و سرعت شاتر اعلام شده توسط دوربین را یادداشت کنید.

 

۲قرار دادن دوربین بر مد دستی

 

 

 

 

حالت دستی (Manual یا M) را انتخاب کرده و دیافراگم یادداشت شده را وارد نمایید. برای اینکار می‌توانید از صفحه‌‌‌ Quick Control یا کلید چرخان دوربین (mode dial) استفاده نمایید.

 

۳بررسی نوردهی

 

 

 

حال سرعت شاتر یادداشت شده را وارد کنید. به آرامی دکمه شاتر را بفشارید تا خط شاخص در زیر نشانگر وسط نوار مقیاس نوردهی قرار بگیرد.

 

۴تنظیم کردن

 

 

 

 

حال می توانید برای افزایش یا کاهش نوردهی سرعت شاتر و دیافراگم را تغییر دهید. از نوار مقیاس نوردهی موجود در منظره یاب یا Live View به عنوان راهنما استفاده نمایید.

 

 

 

منبع : http://picfo.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

 

 

دیافراگم ماکسیمم (دیافراگم بیشینه – maximum aperture) چیست؟ این پرسش را معمولا از عکاسان تازه کاری می‌شنویم که قصد خرید لنز جدیدی را دارند و یا می‌خواهند درک بهتری از عمق میدان داشته باشند. در این مطلب لنزک می‌خواهیم دیافراگم ماکسیمم را تعریف کنیم، بفهمیم کدام لنز ها گشودگی دیافراگم بیشتری دارند یا بیشتر باز می شوند و هر کدام چه نتیجه‌ای را بر عکس شما به همراه خواهد داشت.

 

 

 

 

 

 

لنز های پرایم یا لنز های زوم حرفه ای دیافراگم باز تری را ارائه می دهند. این تصویر ماکسیمم دیافراگم یا بیشینه گشودگی دیافراگم هر یک از این لنز ها را نشان می دهد.

 

برای بزرگنمایی اینفوگرافیک بالا روی آن کلیک نمایید و آن را روی دسکتاپ خود ذخیره کنید. مقصود از واید بودن در این تصویر گشودگی دریچه دیافراگم است (دریچه دیافراگم کدام لنز بیشتر باز می شود). لنز واید در حقیقت به لنزی گفته می شود که فاصله کانونی کمتری داشته باشد.

 

تنظیمات دیافراگم لنز مقدار نور عبوری را کنترل می‌کند بنابراین شما می‌توانید از این مشخصه به عنوان بخشی از تنظیمات نوردهی استفاده نمایید.

 

در نور کم شما می‌توانید از دیافراگم بازتری (عدد های کوچک تر) استفاده کنید تا نور بیشتری به سنسور دوربین بتابد و در وضعیت‌های پر نور با انتخاب دیافراگم های کوچک تر یا بسته تر (ضریب اف های بزرگ تر) می‌توانید از شدت نور بکاهید.

 

البته مولفه‌های دیگری نیز برای تنظیم نوردهی وجود دارد که عبارتند از: سرعت شاتر یا همان زمان نوردهی و ایزو یا همان حساسیت سنسور یا حسگر.

 

در عمل شما باید با توجه به وضعیت و سوژه‌‌تان هر سه مولفه یعنی دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو را تنظیم نمایید.

 

به این صورت اگر لنز به نور بیشتری اجازه‌ی ورود دهد، شما می‌توانید از سرعت شاتر بیشتری استفاده کنید و به این شکل صحنه های متحرک به صورتی فریز شده و واضح ثبت می‌شوند. یا اینکه بدون کاهش سرعت شاتر در وضعیت‌های کم نور عکاسی کنید تا از لرزش دوربین جلوگیری شود.

 

اگر این‌ها نیز مشکتان را حل نکرد باید از مولفه آخر یعنی تنظیمات ایزو استفاده نمایید (هرچه ایزو بالاتر، حساسیت سنسور دوربین به نور بیشتر) که اگر خیلی بالا انتخاب شود، نویز دیجیتال عکس شما را افزایش می‌دهد.

 

کنترل خلاقانه

 

دیافراگم لنز هم بر عمق میدان تاثیر قابل توجهی دارد. هرچه دیافراگم بازتر باشد، عمق میدان کم تر به نظر می‌رسد.

 

برای عکاسی از منظره یا عکاسی کلوزآپ نیازی به دیافراگم های خیلی باز وجود ندارد، چون باید نهایت عمق میدان موجود را بدست آورید (بیشتر عکس واضح و شارپ باشد).

 

از طرف دیگر برای عکاسی ورزشی و پرتره باید پس زمینه را محو کنید تا سوژه با وضوح بیشتر و به صورتی متمایز در عکس نمایش یابد و برای دستیابی به این هدف باید از محدوده دیافراگم های باز (ضریب F های کوچک) استفاده کنید.

 

به همین علت است که لنزهای ملقب به «لنز‌های پرتره» و لنزهای تله فوتو از دیافراگم ماکسیمم بازی برخوردارند و آنها گرانتر هستند، ولی عمق میدان (DOF) مورد نظر عکاسان حرفه‌ای را ایجاد می‌کنند.

 

دیافراگم ماکسیمم: نکات کلیدی که باید بدانید

مقادیر دیافراگم لنز در بازه‌ی F/16 تا f/11 تا f/8 و الی آخر قرار می گیرند. در دوربین DSLR شما می‌توانید مقادیر بینابینی نیز انتخاب کنید که به صورت اعداد کوچکتری بین مقادیر اصلی نشان داده می‌شوند.

لنزهای با کیفیت حرفه‌ای معمولا به نسبت لنز‌های معمولی، دیافراگم ماکسیمم بازتری دارند. حتی اگر هر دو فاصله کانونی یکسانی داشته باشند.

لنز‌های زوم حرفه‌ای معمولا در بازه‌ی زوم، دیافراگم ماکسیمم ثابتی دارند.

لنز‌های زوم معمولی در حداکثر زوم تا حداقل زوم، دیافراگم ماکسیمم بسته‌تری دارند.

 

 

 

 

 

 

برای بزرگنمایی اینفوگرافیک بالا روی آن کلیک نمایید و آن را روی دسکتاپ خود ذخیره کنید.

 

پرتره

 

با دیافراگم ماکسیمم باز شما قادر خواهید بود در فضای بسته‌ عکس‌هایی با پس زمینه‌ی محو ثبت نمایید. همچنین شما می‌توانید در وضعیت‌های کم نور از سرعت شاتر کمتری استفاده نمایید. برای نمونه با یک لنز فول زوم شما می‌توانید سرعت شاتر را بر ۸/۱ثانیه قرار دهید ولی در همان نور با قرار دادن دیافراگم بر f/1.4 می‌توانید عکاسی را با سرعت شاتر ۱۲۵/۱ انجام دهید.

 

ورزش

 

برای عکاسی از ورزش‌هایی همچون فوتبال شما باید از سرعت شاتر ۵۰۰/۱ یا سریعتر استفاده کنید تا حرکت بازیکن‌ها فریز شده و از محو شدن آنها جلوگیری شود. لنز‌های معمولی ۳۰۰-۷۰ میلیمتری Nikon از ماکسیمم دیافراگم f/5.6 در فول زوم برخوردارند ولی لنزهای حرفه‌ای ۳۰۰ میلیمتری سرعتی سه برابر سریعتر را نیز ارایه می‌کنند.

 

شب

 

سطح نور در شب خیلی پایین است و همیشه سه پایه در دسترس ما نیست. لنزی با دیافراگم باز شما را قادر می‌سازد تا سرعت شاتر را بر حدی قرار دهید تا دوربین از هرگونه لرزشی به دور بوده و در عین حال نیازی به افزایش ایزو نیز نباشد. در این جدول میزان ایزوی لازم برای عکاسی با دیافراگم ماکسیمم کوچکتر نشان داده شده است.

 

توضیح علامت‌های موجود بر لنز

 

 

 

 

سمت چپ

 

۱٫ اول از همه باید فاصله کانونی را بررسی کنید. در اینجا همانطور که مشاهده می‌کنید این لنز از یک بازه‌ی کانونی ۵۵-۱۸ میلیمتری برخوردار است.

 

۲٫ سپس باید مشخصه‌ی ماکسیمم دیافراگم را بررسی کنید که در اینجا f/3.5-5.6 است.

 

۳٫ این نشان می‌دهد که ماکسیمم دیافراگم از f/3.5 در فاصله‌ی کانونی ۱۸ میلیمتر تا f/5.6 در فاصله‌ی کانونی ۵۵ میلیمتر متغیر است. زوم این لنز دیافراگم متغیری دارد.

 

سمت راست

۱٫ این لنز از یک بازه‌ی کانونی ۱۲۰-۲۴ میلیمتر برخوردار است.

 

۲٫ ماکسیمم دیافراگم این لنز تنها یک عدد است (f/4). این نشان می‌دهد که زوم لنز دیافراگم ثابتی دارد و در هر زومی ماکسیمم دیافراگم f/4 می‌باشد.

 

 

 

منبع : http://memaritabriz.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

 

اگر به تازگی دوربین خود را گرفته اید، حتماً کمی در یاد گیری سریع پیچ و خم های آن به کمک احتیاج دارید. چندین آموزش عکاسی برای تازه کار ها وجود دارند که فوت و فن عکاسی را با روشی برنامه ریزی شده به شما یاد می دهند. اما قبل از شروع کار شما باید ۳ مفهوم اساسی را یاد بگیرید: درجه بندی سرعت شاتر دوربین شما چگونه است؛ فاصله کانونی چه تأثیری بر کادر شما می گذارد؛ و دیفراگم دوربین چگونه وضوح عکس را کنترل می کند. در ادامه این مطلب لنزک هر سه موضوع را توضیح خواهیم داد، و همچنین برگه راهنمای رایگانی برای شما قرار می دهیم که می توانید آن را دانلود کنید و در عکاسی از آن استفاده کنید.

 

برای مشاهده در سایز بزرگ روی تصویر زیر کلیک نمایید.

 

 

 

 

 

 

درس اول دوربین: درجه بندی سرعت شاتر را بشناسید

 

سرعت شاتر یکی از دو راه موجود برای کنترل کردن نور عکس است ( راه دیگر دیافراگم لنز است ). در حالت معمول، در عکاسی روزانه، شما معمولاً نباید نگران سرعت شاتر باشید، فقط کافی است سرعت شاتر به اندازه ای باشد که لرزش دست شما باعث تار شدن عکس نشود.

 

اما وقتی از سوژه ها متحرک با سرعت بالا عکس می گیرید، سرعت شاتر وارد یک قانون جدید می شود. هر چه شاتر شما به مدت طولانی تری باز باشد، سوژه شما مسافت بیشتری در زمان نورگیری حرکت می کند.

 

برای اینکه سوژه خود را ثابت ثبت کنید، باید سرعت شاتر را بالا بگذارید. کاری که بیشتر عکاسان ورزشی از آن استفاده می کنند، کار دیگری که عکاسان ورزشی انجام می دهند استفاده از تکنیک پنینگ – Panning است، این تکنیک به این صورت است که بر روی سوژه فوکوس می کنند و در حالی که دوربین را با سرعت سوژه به سمت حرکت سوژه حرکت می دهند دکمه شاتر را فشار می دهند. این کار سوژه شما را واضح ثبت می کند و پس زمینه را تار می کند، که باعث می شود حرکت سوژه در تصویر دیده شود.

 

درس دوم دوربین: چطور فاصله کانونی روی کادر شما تأثیر می گذارد

 

لنز ها با توجه به فاصله کانونی شان دسته بندی می شوند. این دسته بندی ها زاویه دید لنز ها را مشخص می کنند.

 

هر چه فاصله کانونی کمتر باشد، زاویه دید بیشتری خواهید داشت، به لنز های با فاصله کانونی پایین لنز های Wide ( واید – عریض ) گفته می شود.

 

وقتی با لنز واید عکس می گیرید ( مانند فاصله کانونی بین ۱۰mm تا ۱۸mm )، محدوده بیشتری را می توانید درون کادر قرار دهید، اما اجسام در تصویر کوچکتر خواهند بود.

 

هرچه فاصله کانونی بیشتر باشد ( مانند فاصله کانونی بین ۱۰۰mm تا ۲۰۰mm )، زاویه دید دوربین کمتر می شود. محدوده کمتری را می توانید درون کادر قرار دهید، اما سوژه ها در عکس بزرگتر دیده خواهند شد. به این لنز ها Telephoto ،Tele یا تِلهِ می گویند.

 

این روز ها اکثر لنز ها، لنز Zoom ( زوم ) هستند، این لنز ها بسیار مناسب هستند چرا که محدوده ای از فاصله کانونی را پوشش می دهند.

 

برای مثال لنز ۱۸-۵۵mm که به همراه خیلی از دوربین ها به فروش می رسد، فاصله کانونی بین ۱۸mm تا ۵۰mm را پوشش می دهد، که با آن می توان از فاصله کانونی واید تا فاصله کانونی نسبتاً تله استفاده کرد.

 

این لنز ها در ابتدا گزینه های خوبی هستند و محدوده قابل قبولی از فاصله کانونی را پوشش می دهند، اما دیر یا زود برای بزرگتر کردن محدوده فاصله کانونی به دنبال خرید لنز های دیگر هم خواهید رفت.

 

درس سوم دوربین: رابطه بین فوکوس و دیافراگم

 

دیافراگم لنز یکی از تعیین کننده های نور عکس است. دیافراگم مقدار نوری که به سنسور دوربین می رسد را کنترل می کند، اما سرعت شاتر مدت زمانی که نور به سنسور برخورد می کند را تعیین می کند.

 

اندازه دیافراگم دوربین علاوه بر مقدار نور ورودی به لنز عمق میدان عکس را هم مشخص می کند. عمق میدان کم یعنی فقط سوژه اصلی شما در وضوح کامل باشد، و هر سوژه دیگری در پس زمینه یا بین سوژه شما و دوربین محو خواهد بود. شما با استفاده از دیافراگمی باز ( مانند f/4 ) به چنین حالتی دست پیدا خواهید کرد.

 

به همین شکل می توانید با انتخاب دیافراگمی بسته ( مانند f/22 ) محدوده عمق میدان را بزرگتر کنید، که این کار باعث می شود سوژه های با فاصله از هم به اندازه قابل قبولی واضح باشند.

 

اینکه سیستم فوکوس خودکار دوربین را بشناسید خیلی به شما کمک می کند تا بفهمید دوربین در کدام قسمت کادر فوکوس می کند، و می توانید با کنترل آن مطمئن شوید که دوربین روی قسمتی که می خواهید فوکوس می کند.

 

اما علاوه بر فوکوس باید به دیافراگم هم توجه کنید، و تأثیر آن بر روی عمق میدان عکس را در نظر داشته باشید، تا زمانی که می خواهید پس زمینه محو باشد عمق میدان را کم بگیرید و اگر می خواهید محدوده زیادی واضح باشد عمق میدان را زیاد کنید.

 

توضیح عمق میدان

 

دیافراگم تعیین کننده اصلی محدوده ای از عکس است که کاملاً واضح است. هرچه دیافراگم بسته تر باشد ( ضریب Fبزرگتر باشد ) مقدار بیشتری از تصویر در وضوح کامل خواهد بود؛ هر چه دیافراگم باز تر باشد ( عدد f/ کوچکتر باشد ) محدوده کمتری از تصویر در وضوح کامل خواهد بود.

 

 

 

منبع :http://picfo.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

 

 

اینکه شما در سفر باشید لزوما به این معنا نیست که ذهن خلاقتان نیز آنجا باشد. همه ما در تعطیلاتمان مرتکب کمی تنبلی می شویم. این برای اغلب بخش های سفر بدک نیست چرا که همه به کمی استراحت و بی خیالی نیاز داریم، اما اغلب نیز به پشیمانی ختم می شود. شاید وقتی از بین منظره ها و صحنه های فوق العاده عبور می کنیم دوربینمان را درون اتاق جا گذاشته باشیم. شاید هم خیلی سهل انگارانه عکاسی کنیم و وقتی متوجه شویم می توانسته ایم بهتر عکاسی کنیم که در خانه به مرور عکس ها می پردازیم. من در این آموزش روشم را به شما خواهم گفت، روشی که مرا همواره از عکس های سفرهایم راضی می کند.وسایل مناسب را انتخاب کنید

دو لنز است که من حس می کنم در همه سناریو ها لازم دارم: یک لنز واید، مثل یک لنز ۱۶mm یا ۲۴mm و یک لنز نرمال مثل لنز ۵۰mm که به عنوان لنز پرتره هم می تواند به کار گرفته شود.

 

حتی به عنوان یک حرفه ای علاقه ای به بردن وسایل حرفه ای در سفر ندارم. اولا سنگین و حجیم اند و دوما، اگر دزدیده شوند سفر را به بدترین سفر ممکن تبدیل می کنند.

 

دوربین سفر من چیزی بیشتر از یک دوربین ببین و بگیر (point and shoot) که تنظیمات دستی داشته باشد است؛ در واقع یکی از دوربین های بدون آینه است که به شدت در حال رایج شدن اند. من از سری دوربین های Sony-NEX استفاده می کنم. دوربین من مدل ۵R است که توقف تولید شده و با مدلی جدیدتر جایگزین شده است. این دوربین های فشرده بسیار به DSLR ها شبیه اند با این تفاوت که آینه ندارند.

 

این دوربین یک سنسور فوق العاده دارد و عکس هایش باور نکردنی اند. همه ی عکس های درون این آموزش با یک دوربین بدون آینه گرفته شده اند، پس اگر به دنبال تهیه یک ست تجهیزات ثانویه برای عکاسی روزانه یا عکاسی در سفر هستید می توانید قضاوتی درست تر داشته باشید.

 

لنز ها نیز فشرده اند؛ خیلی مقرون به صرفه، با قیمتی از حدود ۲۵۰ دلار و کم وزن اند. یک بدنه (body) دوربین بدون آینه بر اساس قابلیت هایش (گاهی همراه با یک لنز کیت) از حدود ۵۰۰ دلار برایتان خرج بر می دارد. لنز کیت همراه با آن نیز بسیار انعطاف پذیر و کاملا مناسب است و به بدی لنز کیت DSLR ها نیست. این ها تجهیزات عکاسی سفر من هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

دوربین Sony NEX-5R ، لنز ۵۰ میلی متر f/1.8 ، لنز ۱۶ میلی متر f/2.8 و لنز کیت ۱۸-۵۵ میلی متر

 

علاوه بر این، فلاشی هم وجود دارد که به همراه دوربین ارائه می شود که مجموعه ی این ها تمام وسایل عکاسی سفر من را تشکیل می دهند. این واقعا فوق العاده است؛ هنوز می توانم حین سفر عکس هایی با کیفیت عالی بگیرم در عین حالی که با یک کوله پشتی سنگین به کمرم آسیب نمی زنم. من نمی خواهم شبیه توریستی با یک کوله پشتی به پشت که انگار فریاد می زند «تجهیزات گران قیمت من را بدزدید»، به نظر برسم. من کاملا مطمئنم که کل تجهیزاتم کمتر از یک کیلوگرم وزن دارد.

 

به هر حال اگر هنوز بر بردن تجهیزات حرفه ای خود اصرار دارید، با شرکت بیمه خود تماس بگیرید تا از هزینه اضافی پوشش بیمه برای اتفاقات احتمالی ممکن در سفر مطلع شوید. این نکته برای اطمینان خاطرتان در سفر مهم است. به طور متوسط، حدود ۱۰۰ دلار در سال برای پوشش بیمه بین المللی باید بپردازید.

 

در مستند سازی سفر هوشیار باشید

 

درست مثل وقتی که با عکس هایتان داستان روز یک ازدواج را روایت می کنید، می توانید همان کار را در سفرتان پیاده کنید و قصه گوی سفر خود باشید. زمانی را به ثبت کردن جزئیات کوچکی از سفرتان اختصاص دهید که آنرا سفری خاص جلوه می دهد. این کار می تواند شامل جنبه های مختلفی باشد.

 

غذا

 

 

برای برخی سفرها، غذا نقطه ای برجسته از تجربه ی آن سفر خواهد بود. از به تصویر کشیدن اینکه چه قدر وعده های غذاییتان زیبا، لذیذ و یا جذاب بوده اند واهمه نداشته باشید. توصیه نمی کنم که همه ی وعده های غذاییتان را بر روی شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید چرا که زیاد پسندیده نیست، ولی از داشتن آنها در کلکسیون شخصی یا آلبومتان خوشنود خواهید بود.

 

راه و مسیر

 

 

 

پله های طاقت فرسایی که می خواهید بپیمایید یا پلی که درباره ی آن برای دیگران میخواهید بگویید را فراموش نکنید. اگر داستان جالبی در رسیدنتان به مقصد وجود دارد، آنرا به تصویر بکشید. ضرب المثلی قدیمی می گوید: «سفر بیشتر از مقصد، در مسیر است». هنگام عکاسی این را به خاطر داشته باشید.

 

 

 

 

 

 

احتمالا عکاسی از اشیاء یا افراد درون مسیر زمان بیشتری از شما می گیرد و به همین دلیل همسفری هایتان مانع عکاسی شما خواهند شد، اما بعدا به خاطر این عکس ها سپاسگزارتان خواهند بود، پس مصمم باشید و به عکاسی از مسیر ادامه دهید.

 

مردم محلی

 

 

 

چون من یک عکاس پرتره ام، عاشق این هستم که مردم را در عکس هایم داشته باشم. گاهی فقط به دلیل حضور مردم در محیط بومی شان، یک عکس ظاهری جذاب و با شخصیت پیدا می کند.

 

مسکن

 

 

قبل از به هم ریختن اتاق هتل فراموش نکنید از آن عکس بگیرید. برخی هتل ها به خاطر ویژگی های خاصشان خیلی جذاب و زیبا هستند ولی شما بعد از مدتی اگر چند عکس از آن ها نداشته باشید نمی توانید جزئیاتشان را به خاطر بیاورید.

 

 

 

 

 

آب هوا 

 

 

 

 

 

 

 

عکاسی از شهر در حین باران یا جدال مردم محلی با برف سوژه های جالبی هستند. من به این نکته رسیده ام که گرفتن جزئیات، حتی شبنم پس از مه و باران روی علف های بلند، می تواند حال و هوای یک مکان را مدت ها بعد نیز به من برگرداند.

 

عکس های پانوراما

 

 

 

 

اگر دوربین تان قابلیت عکاسی پانوراما را ندارد، چند عکس متوالی هم راستا بگیرید و در یک نرم افزار ویرایش عکس به هم متصلشان کنید. این عکس ها واقعا حسی از آن مکان را منتقل می کنند. برای کسب آموزش بیشتر در زمینه عکاسی پانوراما به مطلب «آموزش عکاسی پانوراما» مراجعه نمایید. یا با استفاده از مطلب «نمونه های الهام بخش عکاسی پانوراما» بیشتر الهام بگیرید.

 

فریم های داستانی

 

 

 

 

 

 

مستند سازی یک تجربه، گاهی بدین معناست که هنگام خرید دست سازه‌ یک هنرمند محلی در یکی از خیابان های گالوی (شهری در ایرلند) عکسی از او تهیه کنید تا وقتی به خانه برگشتید نه تنها آن دست سازه بلکه عکسی از سازنده آن را نیز با دیگران به اشتراک بگذارید. اگر جایی یک تکه زیورآلات در خیابان خریدید، برگردید و یک عکس هم بگیرید.

 

به عکس های رسمی هم زمانی اختصاص دهید

من از اینکه با دوستی سفر می کردم که به عکاسی اهمیت نمی داد و می توانست سوژه من باشد بسیار خوشحال بودم. به عنوان یک عکاس پرتره، گاهی فقط دوست دارم یک مدل یا فردی در کادرم داشته باشم تا منظره ام کامل شود.

 

هر روزی که در سفر بودیم زمانی را به گرفتن چند پرتره در زمین های اطراف قلعه های ایرلند یا خیابان های شهر اختصاص می دادیم. با دانستن این که میخواهیم چنین کاری کنیم، سعی می کردیم وسایلی برداریم که شبیه توریست ها به نظر نرسیم و در عوض با لباس هایی که عکس هایمان را کمی جالب .تر می کرد هر جا توقف می کردیم و چند عکس می گرفتیم

 

 

 

 

 

به دنبال زمین های زیبا یا موقعیت های کم نظیر باشید. دوست و یا عضوی از خانواده را ببرید و زمانی اختصاص دهید تا چند فریم عالی را ترکیب بندی و عکاسی کنید. از این کار بسیار راضی خواهید بود. به جای عکاسی از خودتان یا پرتره های معمولی کنار آثار تاریخی، از کثرت دیگر لحظات قابل عکاسی در طول سفر شگفت زده خواهید شد.

 

همچنین یادآوری کنم که برای گرفتن پرتره های عالی لازم نیست همیشه سوژه هایتان به شما نگاه کنند و یا به سمت شما باشند.

 

 

 

 

چیزی تکراری انجام دهید

 

دوست من این وظیفه را در سفر  به عهده داشت. او در جلوی مکان ها، به خصوص آثار تاریخی، پرش می کرد. قطعا انجام این کار در جلوی غریبه ها و محل های پر از توریست خنده دار بود اما من عاشق این کارش بودم. این عکسی معمولی است که از یک سفر می بینید با این تفاوت که حرکتی در آن قرار گرفته است. این سنت را می توانید با کودکان تان پایه بگذارید.

 

 

 

 

 

 

این روش، مجموعه پرش Philippe Halsman را به یاد من می آورد. Halsman پس از فرارش از اروپا (به کمک آلبرت انیشتن) در جنگ جهانی دوم، یک عکاس پرتره توانمند در آمریکا شد. او سی سال بعدی عمرش را در تعریف مجدد عکس پرتره صرف کرد. او در اوایل دهه ۱۹۵۰ از هر شخص مهمی که عکس گرفته بود خواست تا برایش پرش کند. او از Richard Nixon، Audrey Hepburn و حتی دوک و دوشس Windor خواست تا برایش بپرند. این کار او بسیار جالب بود و هنوز هم هست.

 

 

 

 

 

 

 

بدیهی است شما مجبور به پریدن نیستید. می توانید ژستی خاص بگیرید یا با زبان علامات چیزی نشان دهید یا هر کار جالب دیگری در جلوی مکان های خاص انجام دهید.

 

این ها را در سفر بعدی به کار بگیرید

 

گاهی اوقات همخوان کردن شور و اشتیاق عکاسیمان با محیط و شرایط اجتماع یا خانواده سخت خواهد بود. آیا کسی را با عکاسی زیادمان آزار نمی دهیم؟ آیا زیاد از حد مته به خشخاش نمی گذاریم چون عکس های عالی می خواهیم؟ آیا نباید بیشتر عکاسی کنیم چون پس از مدت ها به سفر آمده ایم؟ بیشتر خسته شدیم و به یک استراحت نیاز داریم، نه؟

 

با کمی برنامه ریزی و با هدف بودن، می توانیم عکس هایی به یادماندنی و قابل توجه بگیریم اما به استراحت و تفریحمان هم لطفه وارد نکنیم.

 

پس دفعه بعدی که به سفر می روید، این ها را به کار بگیرید. تلاش کنید تا عکس هایی با معنی بگیرید. سعی کنید روند گرفتن عکس های معمولی و بی ارزش را بشکنید!

 

 

 

منبع :http://picfo.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.
 

در کنار تأثیر بر روی مقدار محوی پس زمینه یا همان عمق میدان، فاصله کانونی های متفاوت می توانند تغییراتی در شکل سوژه ایجاد کنند تا حدی که حتی ممکن است گاهی سوژه را شبیه به کاریکاتور کند. در ادامه تاثیر فاصله های کانونی متفاوت را روی عکس پرتره به شما نشان خواهیم داد.

 

استفاده از لنز های سریع پرایم – Prime برای پرتره خیلی خوب است اما این لنز ها گران قیمت هستند و با استفاده از لنز هایی که با دوربین عرضه می شوند و لنز های زوم دیگر هم می توان عکس های فوق العاده ای گرفت. استفاده از لنز های خاص هم می تواند نتیجه جالبی داشته باشد، لنز هایی مانند Lensbaby، Tilt shift و یا حتی Pinhole.

 

لنز نقش بسیار مهمی را در به وجود آمدن یک پرتره زیبا ایفا می کند. اما اینطور نیست که بتوان لنزی را مناسب و یا نا مناسب برای پرتره دانست، چرا که بسته به شرایط، سوژه و مکان عکاسی می تواند لنز دیگری مناسب تر باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای مشاهده عکس در سایز بزرگتر و ذخیره کردن، روی آن کلیک نمایید.

 

۱لنز واید ۲۰mm

 

 

 

لنز های واید معمولاً گزینه مناسبی برای عکاسی پرتره نیستند. حتی بهترین لنز های واید هم برای پرتره چنگی به دل نمی زنند، چرا که اگر خیلی به سوژه نزدیک باشید بینی و پیشانی سوژه خیلی بزرگتر دیده می شود. لنز های واید استفاده خاص خودشان را در پرتره دارند. در حالی که برای عکاسی از صورت گزینه مناسبی نیستند، برای عکاسی پرتره در محیط باز برای نشان دادن اطراف سوژه در کنار او می توانند گزینه مناسبی باشند، و می توانند سوژه را در وسط کادر خیلی کوچک نشان دهند.

 

 

لنز های تله کوتاه معمولاً بهترین فاصله کانونی را برای عکاسی پرتره دارند، استفاده از لنز ۷۰mm در دوربین های Crop Frame و لنز ۱۰۵mm در دوربین های Full Frame برای عکاسی پرتره فاصله کانونی بسیار مناسبی دارند. با توجه به اینکه فاصله شما تا سوژه چقدر است که پرسپکتیو عکس را تعیین می کند، فاصله ای که با استفاده از لنز ۱۰۵mm دارید معمولاً فاصله ای است که برای عکاسی پرتره پرسپکتیو مناسبی ایجاد می کند.

 

۳لنز تله ۲۰۰mm

 

 

 

 

استفاده از لنز های تله با فاصله کانونی بالا مورد علاقه عکاسان پرتره است چرا که با توجه به فاصله زیادی که با سوژه خواهید داشت پرسپکتیو ایجاد شده در عکس به حداقل می رسد (فشرده می کند). همچنین با استفاده از لنز تله راحت تر می توانید پس زمینه را محو کنید، در این شرایط اگر از دیافراگمی باز (مانند f/2.8) هم استفاده کنید می توانید به نتیجه فوق العاده ای برسید. با این کار پس زمینه به شکل فوق العاده دوست داشتنی ای محو می شود.

 

 

منبع :http://www.iranartphoto.ir/article-akasi/4275

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی